وبلاگ شخصی محمدعلی عطاریه

به وبلاگ انصاف طلب با آدرس ensaftalab.blog.ir کوچیدم

وبلاگ شخصی محمدعلی عطاریه

به وبلاگ انصاف طلب با آدرس ensaftalab.blog.ir کوچیدم

وبلاگ شخصی محمدعلی عطاریه

سلام؛
قوانین این وبلاگ:
من قصد ندارم شما رو قانع کنم، هدفم در وبلاگ ارائه‌ی اطلاعات صحیح هست، همیــن.
از اونجاکه قائل به آزادی بیان هستم، هر کسی هر نظری داره [اگرچه به مذاق برخی خوش نیاد] ولی براش "دلیل" داره می‌تونه توی بخش نظرات همون پست مطرح کنه، در ضمن نظرات نیاز به تائید من نداره، بالاخره نویسنده نظر به شخصیت خودش هم توجه می‌کنه دیگه.
شــعـــار ایــن وبــلاگ
آزادی بیان یعنی "بیان حرفِ با دلیل" اگرچه غلط.

بینهایت وجود ندارد! بررسی کلیپ180 زئوس+کلیپ

شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۳۵ ب.ظ

زئوس

ضمن تشکر از فعالیت گروه زحمتکش زئوس، بابت کمک شایانی که به اندیشیدن می کنید...

پاسخ به اشکال موجود در کلیپ، به دو صورت ساده و تخصصی در ادامۀ مطلب هست...


جواب خلاصه و ساده:

حکایت استدلال در این کلیپ مثل حکایت استدلال در کتابهای منطق دبیرستانی هست که می گفت:

در باز است ، باز پرنده هست، پس در پرنده هست

که دو کلمۀ "باز" درسته شبیه به هم هستند ولی هم معنا نیستند، کلمۀ "بینهایت" هم دقیقا همینطوره، شاید بینهایت در علوم مختلف شکل نوشتنشون یکی باشه اما هر علمی تعریف خاص خودشو داره؛

به این میگن مغالطه...


بینهایت در ریاضی یعنی شمارشش سخت است 

بینهایت در فیزیک یعنی تجزیه و تحلیلش سخت است 
بینهایت در فلسفه‌ یعنی ازلی هست [ازلی یعنی چی در پاسخ تفصیلی اومده، دوست داشتی بخون سوال داشتی بپرس]
و فقط در فلسفه‌ هست ک بینهایت معنای واقعی دارد و در دو علم قبلی مفهوم مجازی و امانتی دارد، اینکه یک کلمه رو از علوم دیگه قرض بگیری بیاری در علم فلسفه بعد سوء استفاده کنی دور از انصافه زئوس...

و در آخر ، اینکه خدا بینهایت است ربطی ب تسلسل ندارد چون تسلسل مفهوم جداگانه ای هست... [که تسلسل یعنی چی هم در پاسخ تفصیلی اومده، دوست داشتی بخون سوال داشتی بپرس]

لینک کلیپ

جواب تفصیلی:

در این کلیپ چند مغالطه به کار رفته که به ترتیب به اونها می پردازیم:

بخشی از متـــــــن کلیپ:

مغالطۀ اول:

مقدمۀ اول:

بی نهایت یک مفهوم ذهنی هست که در ریاضی و فیزیک و فلسفه و همه جا ازش استفاده میشه.

در فیزیک بی نهایت واقعی وجود نداره یعنی طبق اندازه گیری یه حدودی رو که خارج از نهایت دقت  آزمایش باشه اون دیگه بی نهایت محسوب میشه... بی نهایت در فیزیک نشان از عدم دقت در اندازه گیری هست...

پس بی نهایت در دنیای واقعی وجود نداره...

می دونید که در دنیای واقعی اعداد ریاضی واقعا وجود ندارند اما اگر در داخل خود ریاضی اعداد رو واقعا عدد بدونیم اونوقت بی نهایت حتی عدد هم محسوب نمیشه، آخ، یعنی بی نهایت بیچاره حتی در داخل مفاهیم ریاضی هم وجود نداره... بینهایت اصلا عدد نیست که بتونه به عنوان تعداد یک مجموعه به حساب بیاد...

در فلسفه هم بینهایت استفاده میشه...

مقدمۀ دوم:

وقتی در فلسفه میگن "تسلسل باطل است" یعنی بینهایت وجود ندارد!

اما وقتی میگن چیزی ازلیست یعنی دارند در مفهوم بینهایت اشتباه میکنند

چیزی ازلیست یعنی چی؟

یعنی هرچی در زمان به عقب بریم بوده باشه

یعنی بینهایت زمان قبل بوده باشه

نتیجه:

خدا از هر نظر بینهایت است

خدا خودِ بینهایت است

این دقیقاً به این معناست که خدا وجود ندارد.

وقتی خالقیت و توانا بودن بینهایت شد یعنی دیگر وجود ندارد...

****

پاسخ:

کَلَک اول: سوء استفاده از مشترک لفظی؛

مثال اول:

          کلمۀ "شیر"  ، اگر در فضای ساختمانی بکار برده بشه یعنی شیر آب ، اگر در فضای زیستی بکار برده بشه یعنی شیر درنده و اگر در فضای خوردنی ها گفته بشه یعنی شیر خوراکی

           پس اگر توی جنگل کسی یکدفعه داد زد و گفت: "شیر، شیر" منظورش یقیناً شیر خوردنی نیست، و همینطور یقینا منظورش شیر آب نیست.

مثال دوم:

          کلمۀ دوش (دوش حمام) و دوش (دیشب) هر دو شبیه به هم هستند ولی از نظر معنا آسمون تا زمین با هم فرق دارند....

مثال سوم: 

          جبر در لغت به معنای جبران هست و در طبابت به معنای شکسته بند، در ادبیات روزمره به معنای مجبور کردن

          جبر در اصطلاح ریاضی به نوعی محاسبه که در آن به جای اعداد از حروف استفاده می شود | در روان شناسی در مقابل اخیار | در فلسفه به معنای حتمیت و ضرورت هست...

زئوس

پس اولا این بینهایتی که در کلیپ ازش صحبت شده مربوط به ریاضی هست نه علمی دیگه... [لینک]

از این مدل مثالها خیلی زیاده که بحث رو طولانی می کنه پس بگذریم....


خلاصه ، وقتی اسم یک علم عوض میشه یعنی هم موضوعش و هم مسائلش و هم مفاهیمش با هم فرق دارند، پس نمیشه از یک مفهوم در تمام علوم استفاده کرد و اگر این اتفاق افتاد خود به خود دچار غلط میشه چون ربطی به هم ندارند...

موضوع علم ریاضی: مطالعات هندسه (اندازه گیری) هست [لینک]

موضوع علم فیزیک: مطالعات خواص طبیعت هست [لینک]

موضوع علم فلسفه: وجود (هستی شناسی) هست [لینک]

بحث از وجود خدا مربوط به فلسفه هست پس استفاده از الفاظ فیزیک، ریاضی یا هر علم دیگه در فلسفه غلطه، غلطه یعنی غلطه دیگه...


کَلَک دوم: ارائۀ تعریف غلط از مفاهیم

نمیدونم این رو که "تسلسل باطل است یعنی بینهایت وجود ندارد!" از کجا گفتید چون هیچ وقت در جایی چنین چیزی گفته نشده اتفاقا برعکس هم گفته شده... [لینک]

تسلسل یعنی سلسله متحرکات به محرک غیر متحرک منتهى نشود... [1]  پس اگر این سلسله به محرک غیر متحرک منتهى نشود باید ابعاد بى‏نهایت وجود داشته باشد [که بر خلاف تعریف شما می شود]

    مثلا: چند نفر می خواهند وارد اتاق شوند و هر کدام [به دیگری] می گویند تا شما داخل نشوید من نمی روم ... این یعنی تسلسل.

پس این تعریفی که شما از تسلسل ارائه کردید ساختۀ خودتان بوده نه تعریف فلاسفه از تسلسل....


کَلَک سوم: ارائۀ تعریف غلط از مفهوم ازلی و زمانیات

ازلی بودن خدا یعنی اینکه تقدم خداوند نوعى دیگر از تقدم است و اصلا منحصر در زمان نیست [2] نه اینکه "هرچه زمان را به عقب برویم بوده" اونطور که در کلیپ گفته شد...

ضمن اینکه زمان یکی از مخلوقات هست و خالق در مخلوق نمیگنجه (باید در مباحث فلسفی کامل توضیح داده بشه نه اینجا)


کَلَک چهارم: استفاده از تصویر و نام و متن دانشمندان غیر اسلامی برای اثبات مدعای اسلامی!

در کمال تعجب دیده میشه که از دانشمندان غربی و ... اسم میبره و متنش رو میاره بعد میگه دیدید همه غلط گفتند پس خدایی که اسلام میگه وجود نداره!!!!

و در انتها نتیجه گیری میکنه : وقتی خدا معنا نداره دیگه خیر و شر ، تقرب و نزدیکی، شیطان و جبرئیل، گناه و عبادت فرقی براش نداره

و بعد میگه : البته زمانی اینها معنا داره که خدا بینهایت نباشه و اگر بینهایت نباشه خدا نیست ... 

جالبه که در این نتیجه گیری خودش یه جورایی ثابت کرده که باید ازلیت رو پذیرفت...


گروه زئوس مخاطبتون رو چی فرض کردید!!! نه، واقعاً!!!!

لینک کوتاه : yon.ir/OWIV

پانوشت:

[1]. مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏11، ص: 170

[2]. در کتاب سیری در نهج البلاغه استاد مطهری ص69-79 خیلی خوب و جامع توضیح داده شد. 

نظرات  (۱۳)

با سلام تشکر از توضیحات شما.
نظر مشروح رو ان شا الله تلگرام خدمتتون می فرستم ممنون
پاسخ:
سلام 
نظر مشروحی نرسید.
فکر نکنم شما باقی کلیپای زئوسو دیده باشی.توصیه میکنم حتما باقی کلیپهای ایشونو ببینین.مطالب بسیار علمی و آموزندست.نگران نباشین چیزی رو از دست نمیدین:) ولی در صورت توانایی مناظره ای با ایشون بذارید مثل آیت الله علوی سرشکی :) مناظره ای بود که خیلی چیزارو مشخص کرد.سطح علمی و سواد افراد در مناظره مشخص میشه :) موفق باشید.
پاسخ:
سلام دوست من
خیلی از کلیپها رو هنوز فرصت نشد ببینم
حدود 50 کلیپ رو دیدم
این تعداد کلیپی که دیدم با تکیه بر اصول علمی محض نبوده ولی انصافا زحمت کشیدند و کار ارزشمندی هست
در کلاسهای خودم خیلی از این کلیپها برای آموزش فلسفه و ... استفاده میکنم.
ان شاء الله فرصت بشه به یکی یکی پاسخ میدم
اما مناظره
الان زوده
عاقلانه اینه که اول کل کلیپها رو ببینم بعد....
ممنونم از توجه شما به مطالب

البته برای مناظره لازم نیست همه کلیپاشو ببینید.میتونید اشکالات همین کلیپ را با ایشون در میان بذارید. بصورت فایل صوتی ارسال کنید برای زئوس.آیت الله علوی سرشکی هم همین کارو کردن اتفاقا.در مورد کلیپ "علیت" زئوس با ایشون مناظره کردن. شما هم میتونید راجع به همین کلیپ با ایشون مناظره کنید.بهر حال ما بی صبرانه منتظر مناظره شما هستیم :) موفق باشید :)
پاسخ:
سلام دوست عزیز
ممنونم از توجه و پیگیری شما.
ولی یه چیزی بگم
کلیپهای زئوس از جانب یک گروه دلسوز نیست و معلومه که هدف خاصی دارند
برا همین مناظره با اینا فایده‌ای نداره
ولی بازم ایشالله اولین فرصت انجام وظیفه میکنم.
"  مثلا: دو نفر می خواهند وارد اتاق شوند و هر کدام می گویند تا شما داخل نشوید من نمی روم... این یعنی تسلسل."

شما واقعا مدرس فلسفه هستید و هنوز فرق بین دور و تسلسل را نمیدانید؟!
مطالبی که زئوس در این کلیپ بیان کردند بسیاریش درست و متقن است و یحتمل از بعضی از روایات اهل بیت علیهم السلام هم استفاده کرده است!
یک روش برای ضربه زدن به یک عقیده ، بد دفاع کردن از آن است.

همیشه موفق باشید...

پاسخ:
سلام دوست عزیز
مطالبی که بسیارش درست و متقن هست کدومه!؟
کدوم روایات؟!

همینکه یک نفر بگه اینا متقن هستند و روایات هم داریم که نشد استدلال ...
بالاخره یک سند یا مدرکی هم باید باشه.

یک پیشنهاد: خوبه که که توی صحبتهامون حرفهای تند نزنیم، اگر واقعا یکی کلافتون کرد چند لحظه صبر کنید بعد پیامتون رو مطرح کنید[اشاره به جمله"شما واقعا مدرس...."] و ["یک روش برای ضربه زدن ..."]

ممنونم از دعای خیرتون
واقعا از صمیم قلب آرزو می‌کنم بهترین‌ها در زندگیتون براتون پیش بیاد.



با سلام و احترام

تقریبا همش!
مثلا اینکه بینهایت یک چیز موهومه.
در همه جا موهومه، در فیزیک، در ریاضیات، در فلسفه و حتی در محاوره!

بنده فقط احتمال دادم که از روایات استفاده کرده باشه، مثلا در باب موهوم بودن بینهایت.

در اینکه بینهایت وجود خارجی نمیتونه داشته باشه شکی نیست ظاهرا.
تسلسل هم به معنای اینه که سلسله ی علت و معلول محاله که بینهایت باشه، چون بینهایت غیر معقوله که تحقق پیدا کنه.

حرف متقن و معقول، سندش عقله!

اگر حرف تندی زدم و باعث رنجش شد، عذر میخوام.

همیشه موفق باشید...
درود و خسته نباشید. نمیخوام طولانی بشه ولی احتمالاً میشه. فقط چند نکته:
1- پاسخ شما در کلیپ 212 داده شده و احتمالاً تا الان مشاهده کردید.
2- در مورد تسلسل، کلیپ 195 رو اگر ندیدید حتما ببینید اما من کوتاه توضیح میدم. اتفاقاً شما فلسفی ها خودتون هم نمیدونید واقعاً چرا تسلسل محاله!! چون شما میگید «نمیشود یک سلسله همینطور تا بینهایت ادامه داشته باشد» اما چرا؟ چون بینهایت اصلا وجود نداره!! چون درحقیقت جایی یا زمانی یا مفهومی اصلا وجود نداره که این سلسله بخواد ب اونجا برسه. بینهایت فقط یک مفهوم انتزاعی هستش و چون انتزاعی هستش میشه ب راحتی باهاش بازی کرد و افکار عوام الناس رو پیچوند و آخرش هم به هیچ جواب واضحی نرسید. مثلا میشه گفت اعداد بینهایت هستن. چون درحقیقت اعداد اصلا وجود ندارن و فقط مفاهیمی انتزاعی هستن. میشه دو تا 4 بهم بدید بی زحمت؟؟ راستی 12 کجاست؟ (احیاناً اگه خواستید وجود اعداد رو با وجود الکتریسیته و عقل و ... مقایسه کنید، پیشاپیش پیشنهاد میکنم اینکارو نکنید)
3- فرمودید مناظره به صلاح نیست چون این گروه هدف خاصی رو دنبال میکنه. اولا که زئوس گروه نیس بلکه یک شخص هست و بنده با ایشون چندسالیه که در ارتباط (پرسش و پاسخ) هستم از طریق فیس بوک. دوماً معلومه که هدف خاصی رو دنبال میکنه! اما مشخصاً منظور شما این بود که ایشون به دنبال انحراف اذهان عموم هست! اتفاقاً باید بگم که از نظر ما هم شما اذهان رو دارید منحرف میکنید (البته میدونم که قصدتون خیر هست و منظورم تهمت نبود چون خودم دوستان روحانی هم دارم و انسانهای شریفی هستن ولی از نظر بنده در انحراف فکری هستن و بقیه رو هم دارن گمراه میکنن)
عموم شما هر غیر مسلمانی رو منحرف میدونید (میدونم ک نمیپذیرید این رو) مثلا به مبلغان مسیحی، وصلۀ مسیحیت تبشیری میزنید و دستگیرشون میکنید و میگید اینا مامور هستن تا اسلام رو نابود کنن. خب معلومه که ما میخوایم اسلام رو نابود کنیم. شما هم میخواید ادیان دیگه رو نابود کنید. فقط از الفاظ نرم استفاده میکنید. همه ما به دنبال تحقق عقایدمون هستیم. البته ما به دنبال آزادی بی حد فکر و شما ایدئولوگها به دنبال آزادی محدود فکر هستید.
4- لطفاً دیگه کسی رو متهم نکنید و وصله نچسبونید. حتی اگه ایشون و به قول شما این گروه هدف منحرف کردن داره، خب بسم الله آقا!! شما بیاید مناظره کنید و نذارید امثال من با حرفای زئوس منحرف بشیم و عاقبتمون بشه آتش جهنم!!
5- نگید که اینجا پاسخ میدید. خودتون هم میدونید که در مباحث تخصصی، تنها در مناظره هست که حق روشنتر و آشکارتر میتونه خودنمایی کنه.

بنده چون سالها بچه حزب اللهی بودم، الان هم که چندسالیه بیخدایی پیشه کردم، هنوزم در پایان ارتباطاتم به همه میگم: یاعلی!
پاسخ:
سلام متشکرم از حضورتون و وقتی که گذاشتید؛
1- جواب کلیپ 212 هم داده شده کافی بود کلیدواژه پاسخ به زئوس یا ... کلیک می‌‌کردید تا الباقی مطالب مرتبط با زئوس برای شما نمایش داده بشه.
2- اما بحث تسلسل خیلی مفصله نمیشه همینجوری یک بخشش رو گفت و رد شد، سعی می‌کنم اولین فرصت یک مطلب ساده و روان از تسلسل آماده کنم و در وبلاگ قرار بدم...
3- بله هدف خاصی رو دنبال می‌کنه! اما بعید می‌دونم شما حق تهمت داشته باشید منظورم این جمله شماست: "مشخصاً منظور شما این بود که ..." و بعد شروع کردید به داد و قال کردن...
بخاطر اینکه جای شبهه نماند عرض کنم: به نظر بنده هدف "گروه زئوس" تثبیت عقائد خودش هست و کسی که هدفش اثبات حرف خودش باشد حق برایش بی‌معناست...
اما منظورم از گروه: کافیه شما نظرات پست‌های مربوط به زئوس را بخونید، افراد مختلفی جواب داده اند، مثل شما بزرگوار، بنده اینها را نشانه‌ای از هم گروهی می‌بینم و لزومی هم ندارد کارت عضویت داشته باشند...

4- خوشبختانه لحن بنده حتی در عصبانیت هم مهربان هست، برای همین کسی را متهم نمی‌کنم، اما خودتون در شماره 3 یک پیشفرض ساختید و بعد بر اساس همون بنده رو متهم کردید و...! 

5- بخاطر همین رویکرد جدلی هست که با هرکسی مناظره نمی‌کنم.... *** من با کسی که به اندازه یک بند انگشت روحیه شجاعت و مردانگی نداره مناظره نمی‌کنم، گفتم راه مناظره باید شفاف باشه، شماره تماس خودمم دادم، آی دی تلگرامم دادم، اینکه یکی پشت دیوار کذایی فیسبوک جابخوره و بحث کنه به درد من نمیخوره بهتر بگم وقت اینگونه بچه‌ها را ندارم...


و در پایان باید عرض کنم: "شاید" شما توهم بچه حزب اللهی بودن داشتید و در اصل بچه حزب اللهی نبودید.


۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۳:۱۸ در جواب امیر
سلام
من دانشجوی فلسفه غرب هستم و پایان نامه ام در مورد فلسفه ریاضی است و به صورت تخصصی در مورد بی نهایت ریاضی بالقوه و بالفعل کار کرده ام. من نمی خواهم طولانی بنویسم بنابراین مستقیما به مفاد ادعای شما می پردازم.
امیرآقا شما با بهره گیری از مفهوم بی نهایت اعم از بی نهایت ریاضی و بی نهایت فیزیکی و بی نهایت فلسفی هرگز نمی توانید به صورت دگماتیک و قاطع به این نتیجه برسید که شما بدان رسیده اید. آن چیزی که در ریاضیات بر روی آن اختلاف شدیدی بین گاوس و کانتور و ... وجود دارد بی نهایت بالفعل است اما بی نهایت ریاضی بالقوه مورد قبول است بنابراین حتی در مورد بی نهایت ریاضی که با بی نهایت فلسفی متفاوت است هم ما به صورت قاطع نمی توانیم بگوییم که وجود ندارد این چیزها!!
خوب حالا بیاییم و به خداباوری بپردازیم. شما که به صورت قاطع و دگم خود را بیخدا می دانید کافی است تا یک احتمال بسیار کوچک بدهید که در این حکم دگم خودتان اشتباه کرده اید و خدایی که کافران را به عذاب ابدی تهدید کرده است با احتمال یک میلیاردم موجود باشد و در روز موعود حجت را بر تو تمام کند و از تو درخواست کند تا دلیل بیاوری که چرا تو ای امیر به همه ی اجتمال ها اهمیت داده ای ولی به این احتمال مهم هیچ اهمیتی نداده ای و دگماتیک عمل کرده ای؟!
تو ای امیر اولین ملحد نبوده و نیستی و پدیده ی کافرشدن یک پدیده ی جدیدی نیست. در دوران امامان هم این پدیده را داشته ایم. امام صادق علیه السلام به ملحدی قدیمی مطلب جالبی بدین مضمون فرمودند: همانا اگر حق با تو باشد و خدایی در کار نباشد در این صورت ضرر زیادی متوجه مومنان نشده است زیرا آن ها هم دارند زندگی می کنند ولی اگر حق با ما باشد که می گوییم خدایی هست و او را به رسمیت می شناسیم در این صورت ضرری که عائد تو می شود عذاب خالد است پس وای به حال تو!
اگر به این احتمالات اهمیت ندهی امیرآقا، در این صورت دچار یک تصمیم گیری استراتژیک بسیار غلط و خطرناکی شده ای و این روشنفکر بازی هایت کار دست تو می دهد. این را توجه داشته باش که ما آدم ها تصمیم های مان و بسیاری از پردازش باورهای مان بر اساس بررسی احتمالات ریسک و خطر است. بیمه و ساختمان های ضدزلزله و .... همگی نشان  می دهد که لزومی ندارد تا برای هر تصمیمی یک اثبات قاطع داشته باشیم تا آن را در تصمیم سازی های مان موثر بدانیم. هرگز چنین نیست. من این را دارم از روی تحقیقات فلسفی جدید می گویم دوست عزیز!!
بنابراین گفتن این که من بیخدا شده ام توسط شما نشان می دهد که شما دچار خطای پراگماتیک بدی شده اید مگر این که به صورت قاطع بتوانید اثبات کنید که حتی یک میلیاردم هم احتمال وجود خدا وجود ندارد؛ که اصلا چنین چیزی در دسترس نیست و خودت هم وقتی در خلوت های خودت به درون خودت مراجعه می کنی به خوبی می یابی که واقعا آن احتمال درونی را هر کار کنی باز هم نمی توانی صفر صفر کنی لذا دست و پا میزنی تا خودت را قانع کنی تا بتوانی بیخدایی را به خورد خودت بدهی.
این چیزهایی که زئوس می گوید ممکن است برای عوامی که از مبانی فلسفی ادعاها بیخبرند قانع کننده جلوه کند اما بسیار سطح پایین تر از ایراداتی است که ملحدان درجه ی یک در طول تاریخ فلسفه ی غرب؛ بر ضد خدا گفته اند و نوشته اند اما با این حال هیچ کدام از این دشمنی های آشکار با خدایی که قربانش بشوم نتوانسته است احتمال موجودیت او را صفر کند. هیچ کدام!! پس اگر چنین باشد وای به حال آن شخصی که در مواردی که پای خدا در میان نیست احتمالات بسیار ریز مثل بیمه ی عمر و بیمه ی ماشین و ... را در تصمیم سازی های خودش دخالت می دهد اما همین که پای خدا به میان می آید به این احتمالات بی اعتنایی می کند و به این توهم که ما دیگه حساب خدا را با همین استدلال های پر از مغالطه رسیدیم خیال خودش را نسبتا آرام می کند!!
حالا بیاییم و مطلب دیگری را بررسی کنیم. نگاه کن برادر!! آن خدایی که شما دارید آن را انکار می کنید اگرچه در این زمینه نیز دارید اشتباه می کنید اما اساسا آن خدای مورد انکار شما برابر با آن خدایی نیست که در دین اسلام آمده است بلکه او آن خدایی است که فلاسفه ی اسلامی ارسطویی با استفاده از قوانین فلسفی آن را اثبات می کنند. به شما پیشنهاد می دهم کتاب های خاصی که در مورد توحید و خدا نوشته شده و در آن دیدگاه امام علی (ع) و بقیه ی امامان را در مورد خدا نگاشته است را مرور کنید تا به این نکته دست یابید که می توان خدای ارسطویی را قبول نداشت اما خدایی که حضرت علی علیه السلام در برابر او کرنش می کرد را به برترین وجهی باور کرد. همان خدایی که امام در نیمه های شب به او عرض می کرد: الهی کفی بی فخرا ان اکون لک عبدا
اگر امام علی (ع) را بهتر و بهتر بشناسی این احتمال را در دلت می یافتی که شاید حدت فکر و شدت ورع امام علی علیه السلام و قدرت فهم و درک ایشان بیشتر از زئوس که با او دوست هستی بوده باشد. آقاامیر!! دعای کمیل امام علی (ع) را کمی با بیطرفی بخوان (بدون پیشداوری های مغرضانه) باور کن من برای تو دلم سوخت ورنه چنین نیست که وقت من خالی و مجال من تهی باشد.
خدایی که امام علی (ع) می گوید با آن خدایی که فیلسوفان اسلامی و بقیه ی فلاسفه در مغز تو افکنده اند و تو داری با همان مبارزه می کنیٰ دو چیز کاملا جدای از هم می باشد. تو دومی را رد کن ولی در رد کردن اولی کمی محتاط تر عمل کن دوست عزیز.
پاسخ:
سلام علیکم
تشکر از حضور گرم تان
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

بحث از وجود خدا مربوط به فلسفه هست پس استفاده از الفاظ فیزیک، ریاضی یا هر علم دیگه در فلسفه غلطه، غلطه یعنی غلطه دیگه...



فقظ  بگم  ****.
پاسخ:
سلام
ضمن تشکر از حضور شما
خوب دقت کنید
من نخواستم از طریق فیزیک یا ریاضی و ... خدارو ثایت کنم اون یکی دیگه هست و این پست فقط جنبه پاسخ به همون مطالب رو داره نه چیز دیگه

قسمت آخر پیام شما هم چون فحش بوده طبق قانون وبلاگ حذف میشه.
موفق و مودب باشید

سلام

آقایی که گفتی باید همه احتمالات را در نظر گرفت زئوس در یکی از کلیپهایش به این ادعا پاسخ خوبی میدهد میگوید که اگر این احتمال را در نظر بگیریم که خدایی وجود داردکه به خاطر گناهانمان و نماز نخواندن مارا در جهنم می اندازد هزاران هزار احتمال دیگر نیز وجود دارد شایداگر به فرض خدایی در کار باشد خدایی که ما میشناسی با خدایی که در واقعیت وجود دارد هیچ سنخیت و اشتراکی نداشته باشد و خدای هندی ها که میگویند خداگاو است درست باشد در ان موقع که وضع شما از ما بدتر است که گردن گاو را با افتخار میبرید و نوش جان میفرمایید و یا خدای مسیحیان و یهودیان واقعیت داشته باشدکه یهودیان ادعا میکنند خدا با حضرت یعقوب کشتی گرفته و از او شکست خورده است.

در یکی از کلیپ ها هم سخنی گفت که به نظرم جالب آمد مگر شما نمیگویید تمام ویژگی های خدا عین ذات اوست یعنی مهربانی عین ذات خداست و اگر خدا مهربان نباشد پس خدا نیست پس لذا اگر خدا خالق نباشد پس خدا نیست و خالق موجودی است که مخلوقی خلق کند پس باید مخلوقات هم مانند خدا ازلی باشند چنانکه برخی روایات هم این سخنان را تحکیم میبخشند که میگوید روح امام علی.حسن.حسین.فاطمه ازلی است و در چنین حالتی تسلسل دور اتفاق می افتد که یاد این ضرب المثل می افتیم اول مرغ بوده یا تخم مرغ.

سلام جناب یک سوال بینهایت مگر صفت نیست که بگوییم یعنی حد وانتها ندارد

مسله اینجاست که خدا خود بینهایت نیست چون بینهایت اساسا چیزی نیست که بتوان نشانش داد وفهمید بلکه صفت است 

مغلطه زئوس این هست که بینهایت رو به عنوان یک چیز خاص و قابل درک ولمس میفهمه 

خدا خود بینهایت نیست بلکه صفت بینهایت دارد به معنای بدون حد

امیدوارم منظورم رو رسونده باشم آیا درست گفتم 

من فقط بااین بخش سخن زئوس کار دارم

۰۲ آذر ۹۹ ، ۱۷:۲۵ کرونوس بن اورانوس

کی گفته بینهایت محاله؟

کانت در نقد عقل محض میگه که کسانی که معتقدند بینهایت محاله با کسایی که میگن ممکنه یک دلیل دارند.

بعدشم کی گفته خدا بینهایته؟

 اینجا زئوس مغالطه پهلوان پنبه کرده چون خدا به محالات منطقی قادر نیست پس قدرتش بینهایت نیست.

کی گفته صورت استدلال زئوس درسته؟

زئوس مغالطه اشتراک لفظی کرد.

پس هم ماده اول هم ماده دوم هم صورت استدلال زئوس غلطه 

مورد بعدی زئوس که همه چیز را تجربی میدان‌های چطور به این نتیجه رسیده عقلا بینهایت محاله؟؟

۱۴ دی ۰۱ ، ۰۱:۲۲ معتقد به خدا

خدابینهایت است به این معناست که نقصی و نیازی ندارد و نه به این معنا که مثلا طول و عرض و اندازه بینهایت دارد. در ضمن اگر احتمالات رو هم بخواهیم نادیده بگیریم این مورد رو نمیتوان نادیده گرفت که بی اعتقادی به خدا همین زندگی دنیایی ما رو دچار پوچی و بحران معناداری زندگی میکنه، اعتقاد به خدا به زندگی ما معنا میبخشه 

سلام خدا جان عامل حرکت برترین قدرت از بدو خلقت، با یاد خدا نفس بکش به کارهای خود برس حتی با آن بخواب سپس نظر بده چه دیدی با خدا تمایل داشتید بنویسید آن کتاب آسمانی ست مشاهدات خود را در کتاب مقدس گینس به ثبت برسانید از تک تک مردم خوب و نازنین کیهان مجازی دعوت به عمل آورید این یک رکورد کیهانی ست، در کیهان مجازی به کیهان حقیقی خوش آمدید، با یاد خدا در نفسها حل میشود تمام معماهای جهان امروز ما (خدا جان جسم) با اینکه قرن‌ها ست از پنهان شدن کیهان حقیقی در پس کیهان مجازی میگذرد اما اثرات باستانی و دیرینه شناسی و فرهنگ و هنر و معماری و شهرسازی و ..... مشاهده می‌شود که مورد بحث و بررسی است، اثرات بدون یاد خدا در نفسها چالش‌های موجود در هوا و فضا و لایه ازون زمین و ترس و وحشت مردم از آینده و بلعکس که بلعکس مورد بحث است شب در پس روز پنهان است و بلعکس مثل عمل فتوسنتز در گیاهان دی اکسید کربن هوا را می‌گیرند اکسیژن آزاد می‌کنند و بلعکس که بلعکس مورد بحث است، بلعکس همان بی نهایت هاست که یک نسبیت بین قدرت برتر بنام خدا و انسانهاست، اکوسیستم زیست محیطی تسلیم قدرت برتر است بنام خدا، با هوش مصنوعی و رباتیک و الکترونیک و کامپیوتر و ..... قادر نخواهند بود در مقابل اتفاقات عجیب و غریب و چالش‌های موجود و سوراخ لایه ازون زمین و ترس و وحشت مردم از آینده و .... مقاومت کرد (طبیعت بی رحم است) با یاد قدرت برتر بنام خدا انسانها به بی نهایت ها می‌رسند که قدرت برتر بنام خدا از آنها فرمانبرداری می‌کنند که خودمختاری (بی نهایت هاست) که انسانها با یاد قدرت برتر بنام خدا به آن دست پیدا کرده اند، در کیهان مجازی(تجاری) هوش مصنوعی و ..... وجود دارد، در حقیقی آن تجارت قدرت برتر بنام خدا با انسان‌هایی که با یاد قدرت برتر بنام خدا نفس می‌کشند وجود دارد (نسبیت یک بذر گندم حاصل هفتاد) استثنایی که وجود دارد و ..... تا فضا رفته است گزارش فضا نوردان تغییرات را در فضا گزارش به زمین ارسال کرده اند که از علت آن بی خبرند !.... به امید دیدار در کیهان حقیقی، مونتاژ کار کیهان حقیقی در کیهان مجازی اصغر سمیعی .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی