وبلاگ شخصی محمدعلی عطاریه

به وبلاگ انصاف طلب با آدرس ensaftalab.blog.ir کوچیدم

وبلاگ شخصی محمدعلی عطاریه

به وبلاگ انصاف طلب با آدرس ensaftalab.blog.ir کوچیدم

وبلاگ شخصی محمدعلی عطاریه

سلام؛
قوانین این وبلاگ:
من قصد ندارم شما رو قانع کنم، هدفم در وبلاگ ارائه‌ی اطلاعات صحیح هست، همیــن.
از اونجاکه قائل به آزادی بیان هستم، هر کسی هر نظری داره [اگرچه به مذاق برخی خوش نیاد] ولی براش "دلیل" داره می‌تونه توی بخش نظرات همون پست مطرح کنه، در ضمن نظرات نیاز به تائید من نداره، بالاخره نویسنده نظر به شخصیت خودش هم توجه می‌کنه دیگه.
شــعـــار ایــن وبــلاگ
آزادی بیان یعنی "بیان حرفِ با دلیل" اگرچه غلط.

پاسخ به کلیپ 45 زئوس+فایل صوتی

جمعه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۶، ۰۹:۰۰ ب.ظ

سلام؛ ضمن تشکر از شما دوست خوبم که در کنار شنیدن سوال، دنبال جواب هم می‌گردی، قبل از هرچیزی بگم ، چون هدفم قانع کردن شما نیست شما می‌تونید با خیال راحت از متن لذت ببرید، نکته بعدی اینکه زئوس‌جان متشکرم که سوالات مختلف رو برای مخاطبین ایجاد می‌کنند انصافاً این کار هنر می‌خواد، نکته‌ی آخر: اگر دیدید قابل اعتماد هستم سوالات خودتون رو [حتی سوالات ممنوعه (البته در خصوصی)] مطرح کنید...

دریافت فایل صوتی

حجم فایل: 2.15 MB

زمان: 23:30

تاریخ ضبط: 12شهریور1396

محتوای این کلیپ سه بخش هست که خیلی خلاصه جواب میدم؛

زئوس: زندگی حضرت علی با اغراق گفته شده، 

بعد تصویر کندن درِ خیبر رو نشون میده 

سوال من اینه: چرا چیزی رو که درک نمیکنیم بگیم نیست!؟

اگر یک حرفی رو مطرح می‌کنند و دلیل براش میارن اگر ما نمی‌تونیم درک کنیم به دلیلی که آوردن بپردازیم... نه اینکه کلا همون اول بگیم : نه تو دروغ میگی، اغراق می‌کنی.

این رفتار کمی دور از رفتار آدم حقیقت‌جو هست. [قضاوت با شما]

اما جواب به این حرف زئوس: کافیه یک کوچولو سرچ کنید تا کلی کلیپ از مرتاض و ... پیدا کنید، وقتی یک مرتاض می‌تونه قطار رو با چشماش قفل کنه، چرا ما کندن یک درِ سنگین رو بگیم اغراق؟!

 مرتاض اصلا به قطار دست هم نمیزنه این بنده خدا که دستشم بکار گرفت...

 زئوس: حضرت علی ظاهرا شجاع، قدرتمند، خشن و بی‌سیاست بود؛ در مورد خشن بودن او همین بس که در جنگ بنی قریضه صدها نفر از اسیران را گردن زده...


ان شاء الله در مورد بنی‌قریظه اولین فرصت مطلب جداگانه‌ای می‌نویسم ولی خلاصه‌اش این هست که: 

فاصله جزئیات خبر با اتفاق حدود 700 سال هست(!): اولین کسی که به ریز ماجرا پرداخته [محمد بن اسحاق بن یسار] حدود 700سال با خود ماجرا فاصله‌ی تاریخی داشته، یعنی منبع جزئیاتی که از ماجرای بنی‌قریظه گفته میشه مربوطه به حدود700 سال بعد از اون اتفاق هست. خود این شخص هم آدم درست درمونی نیست، از خانواده‌ای مسیحی که اسیر شده بودند، اهل دروغ هم بوده، اهل مغازله (دختر بازی) هم بوده و ... 

حکم و شخص قاضی مطابق انتخاب مجرم بود؛ اما اگر همه‌ی اینها رو ندیده بگیریم؛ حکمی که داده شد مطابق آئین خودشون بود، اسلام یکی از برنامه‌هاش اینه که آئین هرکسی رو برای مردمش درست میدونه، مثلا اگر دختر و پسر مسیحی باهم ازدواج کردند اسلام اینها رو زن و شوهر میدونه، نمیگه چون مطابق اسلام نبود شما زناکارید و کلی از این مثالها هست. اما همونطور که گفتم حکم صادر شده توسط کسی که یهودیها به عنوان قاضی انتخاب کردند، حکمی بود که در کتاب خودشون یعنی تورات اومده. [سفر تثنیه، باب بیستم آیه ده تا شانزده]؛ کجا دیدید قاضی رو هم مجرم انتخاب کنه، حکم هم مطابق قانونی بدند که مجرم قبول داره (!)؛

روی تصویر کلیک کنید تا بتونید مطالعه کنید

زئوس: در بی سیاستی او همین بس که در دوران پنج سال حکومت خود دائما در جنگ بود؛ آن هم جنگ با مسلمانان، جنگ با صحابه پیامبر، همسر پیامبر، آخر هم به دست مسلمونها کشته شد؛ هیچ کاری نکرد، درحالیکه خلفای قبل از او لاأقل یک کاری کرده بودند از جمع‌آوری قرآن تا یکی کردن قرآن و فتوحات مختلف.


سوال از زئوس: جنگ نداشتن نشانه سیاست مدار بودن هست؟ حتی اگر با کلاه برداری و ... باشه؟ آخه امکان نداره حاکمی بخواد حکومت کنه وعده‌ای باهاش مخالفت نداشته باشند؛ اگر حاکم عادل باشه، توده‌ی مردم خوشحال میشن ولی منفعت‌طلبها ناراحت، حالا تصور کن این منفعت‌طلبها اهل نیرنگ و خدعه هم باشند، حق رو چپه می‌کنند و مردم رو میندازن به جون اون حاکم عادل؛ مثلا از عناوین: همسر پیامبر، صحابه پیامبر و ... استفاده می‌کنند در صورتیکه این عناوین هیچکدوم شخصیت دهنده نیست؛ تازه اصلا همسر که خوبه ممکنه فرزند پیامبر باشه ولی آدم ناجوری باشه، تاریخ که نشون داده، آسیه زن فرعون بوده ولی جزء فرعونیان نبود، همسر لوط زن پیامبر بوده ولی خطا داشت.... 

ولی اگر حاکم عادل نباشه، باز هم عده‌ای هستند که بخاطر ناعدالتی ناراحت بشن، حالا تصور کن این عدالت‌خواهها اهل روشنگری هم باشند، طوری غبار باطل رو کنار می‌زنند که مردم همه حق‌طلب میشن و به جون حاکم می‌اُفتند... 

گاهی هم حاکم یک آدم دورو هست، یعنی هم منفعت‌طلبها رو داره و هم مردم مظلوم و این سیاست نیست، چون نمیشه هم منفعت یک عده رو داشت و هم منفعت همه رو، مگر اینکه اون یک عده به حق خودشون قانع باشند...

پس در دو صورت اول مخالفت هست ولی گاهی این اعتراضها بالا میگیره و جنگ میشه. در نتیجه اگر در حکومت یک نفر جنگ باشه نشان از بی سیاستیش نیست همونطور که اگر جنگ نباشه نشان از سیاست‌مداریش نیست.

اما در مورد خدمات؛ توی کلیپ در مورد خدمات خلفا هم بی‌انصافی شده، توضیحش بماند ولی بعضی از خدمات امام علی‌ علیه‌السلام که در کلیپ منکرش شدند: [قبل از خلافت:] 1.جمع آوری قرآن؛ 2 راهنمای خلفا خصوصاً در احکام قضاوت؛ [بعد از خلافت:] 3 پاسخ به سؤالات علمای اهل کتاب؛ 4 فعالیت های اقتصادی؛ 5 شکست نظام طبقاتی؛ 6 نشر معارف و تبلیغ اسلام صحیح؛ 7 نفی حجیت سیره خلفا و ... . [توضیح بیشتر و مستند]


اما اینکه در زئوس گفتند توسط مسلمانها کشته شد؛ باید ببینیم مسلمان تعریفش چی هست؟ مثلاْ شما به هر چیزی که 4تا چرخ و یک فرمون داشته باشه میگید ماشین؟

یا هر مایع بی رنگ و بی بو رو میگید آب؟!

مسلمان هم نشونه داره، که توی قرآن و حدیث گفته شده : مثلا در سوره‌های سوره مومنون و سوره فرقان، سوره لقمان نشونه‌های مختلفی گفته شده مثل: مهربانی، احترام به دیگران، اخلاق‌مداری، سرسختی در مقابل دشمن و رحْم داشتن نسبت به غیر دشمنان (اگرچه مسلمان نباشند) ، پذیرش کامل قرآن [نه پذیرش اونچیزی از قرآن که دلم می‌خواد] و کلی نشونه‌های دیگه...


عقیل؛ باید توجه داشته باشیم ایشون از برادرشون امام علی علیه‌السلام بزرگتر بودند، نابینائی‌شون هم مادرذاتی نبود و در نهایت اینکه تقاضای ایشون از برادرشون چندین مرتبه اتفاق افتاد نه یک مرتبه؛ مثلا یکبار رفت مسجد و امام حسن ایشون رو بردند پیش پدر، یگبار هم دست بچه‌اش رو گرفت و رفت خونه‌ی برادر، یکبار هم از حجاز تنهایی آمدن منزل برادر و دفعات بسیار دیگه...

ماجرای دیدارها و تقاضاهای عقیل از برادرش خیلی مفصل و جالبه، ولی بصورت خلاصه این هست که یک مرتبه فقط ماجرای آهن گداخته اتفاق افتاد اونم به دست عقیل نداد، نزددیک دستش برد و  عقیل گرمای اون رو حس کرد و شروع کرد به داد و بیداد و دعوا حتی تهدید کرد که من میرم پیش رغیبت (معاویه) و بلند شد و رفت...

البته باید در نقل یک ماجرای تاریخ [مثل بنی‌قریظه و همین ماجرا] بیشتر دقت کنیم که کی داره ماجرا رو برامون میگه و ساختار ماجرا چطور هست، من اسم این نوع نگاه رو میذارم راستی آزمائی درون متنی؛ به هرحال ماجرای عقیل هیچ مردم آزاری نداشت چون بارها به داداشش نصیحت کرد، حتی یکبار دستش رو گرفت و برد بازار تجار و گفت این دزدی با دزدی از بیت المال فرق نداره، حتی گفت از سهم خودم میزنم و به تو میدم و... دید حالیش نمیشه آهن داغ کرد گفت گرمای این کمتر از گرمای جهنم هست، به دستش نداد؛ متن حدیث: فَاَحْمَیْتُ لَهُ حَدیدَةً ثُمَّ اَدْنَیْتُها مِنْ جِسْمِهِ لِیَعْتَبِرَ بِها [ آهن پاره اى را گداخته و به بدن او نزدیک کردم تا مایه عبرتش شود]؛ داستانش مفصل هست... [خطبه 215 نهج‌البلاغه]


ماجرای نکشتن عمرو عاص؛ در نبرد کشتن یک فرد بی اسلحه ننگ هست، اگر میکشت باز هم افرادی پیدا میشدن و میگفتن چرا این جوانمرد یک نفر بی اسلحه رو کشت؟! عمروعاص هم برای رو کم کنی اومده بود میدون چون قبلش یکی براش شاخ شده بود داشت آبروش میرفت و دست خالی بلند شد اومد میدون...

دوماً امام علی علیه‌السلام سعی داشت در تمام لحظات بگه حفظ ارزشهای اخلاقی - اسلامی همیشه مهم هست، مثلا میشد با فحاشی تضعیف روحیه دشمن کرد ولی علی وقتی شنید این اتفاق داره میافته ، به سربازانش تشر زد و گفت: می‌خواهید جنگ کنید، خوب جنگ کنید، چرا فحاشی می‌کنید!؟ یا مثلا لشکر معاویه آب رو به روی سپاه علی‌بن ابی طالب علیه‌السلام بسته بودند، علی آب رو آزاد کرد ولی به روی معاویه و سربازانش نبست [به قول شما میتونست ببنده و اونها هم تشنگی بمیرن و خلاص] ولی اولا یک مسلمون دنبال دردسر و جنگ نیست، ولی اگر هم دیگری جنگ پیش آورد تا حد امکان سعی میکنه اخلاق رو مراعات کنه؛ شاید براتون تکراری باشه ولی وقتی وسط جنگ دشمن از امام علی علیه‌السلام میپرسه : توحید چیه؟ و امام شروع میکنند به پاسخ(!) شما چه برداشتی میکنید؟ آدم وسط جنگ به سوال دشمن جواب میده؟! باید گفت بله؛ چون اسلام برای کشتن نیومده، برای زنده کردن اومده... [ استَجیبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم ]

اما اینکه گفته شد اگر عمرو عاص کشته میشد جنگ نبود ... اینهمه جنگ مگر عمروعاص باعث و بانیش هست! همون موقع که ماجرای کربلا پیش اومد عمرو عاص کجای ماجرا بود؟ ماجرای جنگهای قبلی چی؟ نقش عمروعاص چی بود؟ این استدلال غلط هست که باید میکشت چون بعداً جنگ پیش می‌آورد[قصاص پیش از جنایت!].


زئوس: از نظر شرعی و اسلام هم کار عمروعاص کامل درست بوده یعنی اگر هر مسلمانی با لخت شدن می‌تونه جون خودش رو نجات بده، بر او واجبه که چنین کاری بکنه؛ مثل اکل میت که برای نجات جان میشه گوشت مردار رو هم خورد.

راهکار ابتلاء در ضرورت برای هرجایی نیست؛ راهکاری که اسلام در اینجا میداد لخت شدن نیست، اسلام میگه وقتی شرّ به پا کردی توبه کن نه اینکه لخت بشو...، عمرعاص باید جنگ رو جمع میکرد نه اینکه خودش رو پخش کنه...  [توضیح لازمه بفرمائید انجام وظیفه کنم].


زئوس: آیا کشتن دشمن اسلام بر علی واجب بوده یا نه؟ آیا در جنگ کشتن دشمن مهمتره یا نگاه نکردن به عورت؟ اگر همه سپاه علی میخواستند مثل علی باشند، اون وقت کافی بود معاویه دستور بده همه سربازاش لخت بشن، اونوقت ظرف یک دقیه علی و یارانش شکست خورده بودند.

کشتن هدف نیست؛ در جنگ اسلامی برای یک مسلمان کشتن مهم نیست، همونطور که اگر کسی وسط جنگ بر میگشت دیگه دنبالش نمیرفتند تا گیرش بیارن و به قتل برسونند؛ در جنگ وظیفه‌ی یک مسلمون حفظ ارزشهای اسلامی هست.

ولی اینکه گفته شد علی رو میشد با این تاکتیک ظرف کمتر از یک دقیقه شکست داد، حرف درستی نیست، اگر درست بود خوب در نبردهای بعدی می‌تونستند از این تاکتیک استفاده کنند ولی نکردند...



ممنونم که تا آخر این پست همراه بودی؛ خوشحال میشم نظر شما رو بدونم.

گفتند چرا کم به شبهه جواب میدی؟ جواب دادم چون نمیدونم مخاطب می‌خواد یا نه! اگر بدونم میخواد حتما جواب میدم.


لینک کوتاه همی پست: yon.ir/8YXnE

نظرات  (۱۱)

اَنیسـ:
خمینی درباره ی شهادت بنی قریظه میگوید :اسلام در حالی که تربیت است ، یک مکتب تربیت است . لکن آن روزی که فهمید قابل تربیت نیست، هفتصد نفرشان را در یکجا ، یهودی بنی قریظه را در حضور رسول الله می کشند ، گردن می زنند ، به امر رسول الله ..«کتاب قضا و قضاوت در اندیشه ی امام خمینی-فصل دوم»
تحمیل چیزی که از نظر خودشان حقیقت است ، با زور و گردن زدن؟ آن هم به بهانه ی تربیت ؟ 
همچنین وی در کتاب آداب نماز درباره ی قتل ایشان صریحاً اعلام میکند : این قتل به صلاح آنها بود و به آنها لطف شد که عمرشان را 
گرفتند و نگذاشتند بیشتر بمانند تا گناه کنند
:D عجبا .. می کشند آن وقت منت هم می گذارند
احتمالا این عقیده در جان و دل مسئولان حکومت رسوخ کرده ، چون جوانان را می کشند تا بیشتر گناه نکنند ! 
+ باید توجه داشت که در بین اعراب آن زمان این که مسلمانان این تعداد آدم را در بازار کشته و همانجا دفن کرده اند و زنان را به اسارت گرفته اند ، اصلا یک جنایت بد یا تعجب آور نبوده . چرا که قدرت و شکوه قبیله های عرب عموما از همین راه اثبات میشده . اما حرف این است که چرا دین راستین ما باید قدرت خود را از راهی که بین قبیله های نادان و جاهل عرب ، مرسوم بوده اثبات کند!
+ اینکه بخواهید معجزه های علی را از راه مقایسه کردن با فلان مرتاض توجیه کنید، درست مثل این است که درست بودم دین اسلام را از راه اثبات غلط بودن بقیه ی ادیان بفهمانید و این یعنی دین ما آنقدر عرضه ندارد که بدون آویزان شدن به اشتباهات دیگران خودش را بالا بکشد!
+ «خورشید هفت بار با علی سخن گفت»
«شهادت سنگریزه»
«شهادت شتر»
«تکلم با فیل و شیر»
«تبدیل نان خشک به مرغ بریان»
«حرف زدن با اژدها» و ..
اینها ابتدایی ترین چیزهای نسبت داده شده به علی هستند !

اینطور که مشخص بوده ، علی در طول زندگی اش هرگاه به مشکلی برخورده یک معجزه از آستینش بیرون آورده و راه را بر خودش آسان کرده ، در نود و نه درصد موارد هم ، چند نفر کافر او را باور نکرده اند ، که علی به جای توجیه و حرف ، در کمال سخاوت آن ها‌ را به سنگ تبدیل کرده ! «منبعش هم کتاب کرامات علی از عباس عزیزی_بخواهید صفحه اش را هم میگویم»

خلاصه اینکه حرف مستند موجود زیاد است .. زحمت اکثرشان را هم همین خمینی خودمان کشیده .!
پاسخ:
سلام جناب خودنویس
اگر وقت داشتم یقیناً بیشتر مطلب می‌نوشتم چون اسلامِ صحیح، کمتر معرفی شده...
ماجرای بنی‌قریظه یک ماجرای تاریخی هست و باید در موردش استناد تاریخی آورد اینکه از سخن کسی که طرف مقابل شما قبولش داره استناد کنید این جدل هست و صحیح نیست؛

بعضی ماجراها هست که از نظر تاریخی درست نیست، و این وقایع اشتباه عرصه رو برای سوء استفاده‌ی مغرضان باز کرده، نمی‌دانم شاید خواسته باشند یک هولوکاست دیگر بسازند، بگذریم؛ [همانطور که وعده دادم اولین فرصت در مورد بنی قریظه با استناد تاریخی پست می‌گذارم]؛

اما اینکه گفتید: "تحمیل چیزی که..." همیشه تحمیل بد نیست [مثل تحمیل عمل جراحی به کودک، توضیحش بماند پست مجزا]؛ اگر هم بنی‌قریظه را درست بدانیم، هدفش تربیت نبوده، هدف مجازات خائن بوده آن هم "طبق حکم خودشان و طبق قاضی‌ای که خودشان انتخاب کردند" چه آزادی از این بیشتر !؟ هم جرم انجام دادن، هم حکم طبق باور خودشون و هم قاضی با انتخاب خودشون!!! [متن رو کامل بخوانید].

اینکه گفتید: "در بین اعراب آن زمان..." دین راستین ما قدرت خود را از راه معجزه‌اش اثبات می‌کند، اساساً هر عاقلی برای اینکه دینی را برای خودش به تثبیت برساند باید سراغ معجزات آن پیامبر برود نه زور و بازو و هیکل و چشم و ابرو (!) ، عاقلانه این هست که برای شناخت اسلام ناب سراغ قرآن برویم، شما بروید هرجا سوال بود بنده در خدمتم؛

اما در مورد اشاره به قدرت یک مرتاض، برای تمثیل بوده نه برای مقایسه، چون قدرت معنوی الهی با قدرت حداقلی نفسانی اصلا قایل مقایسه نیست؛ [اگر توضیح لازم دارد بفرمائید].

در مورد معجزاتی که گفتید، چون نقل تاریخی هستند باید سندهاشون برسی بشوند، اگر سند درست بود چرا یک جریان تاریخی که سندش درست است را باور نکنیم؟!
اگر دست نبود که میگذاریم کنار، غیر از این هست؟!
نمیشه هرچیزی که با عقل ما جور نیست بگیم پس دروغه، پس اینهمه کنکاش سند و اینها برای چی هست؟

چه مشکلی از این بزرگتر که برای خانواده‌ات آنهمه اتفاق تلخ بیافتد و ... ولی خبری از اون چیزی که شما معجزه می‌گوئید نبوده! [پس حرف شما صحیح نیست که هرجا مشکلی بود معجزه از آستین بیرون آورده و راه را برای خودش آسان می‌کرد و ...]

اون کتابی که معرفی کردید هم بنده دیدم، مشکل ما اینجاست که در بازار کتابهایی وجود دارد احادیث یا نقلهای تاریخی را فقط جمع‌آوری کردند بدون کوچکترین بررسی، و مشکل دوم این هست که عده‌ای این کتابها را می‌خوانند و فوری می‌گویند خوب حتماً بوده که نوشتند(!) و اصلا تحقیق نمی‌کنند البته وظیفه‌ی همه تحقیق نیست، بلکه بعضی‌ها وظیفه‌ی تحقیق دارند و باید به دیگران پاسخگو باشند.

به هرحال، در مورد نقل تاریخی باید به کتب مختلف تاریخی مراجعه کرد، هر کتاب ممکن هست یک قطعه از پازل آن ماجرا را به شما نشان بدهد و اگر فقط به یک قطعه توجه کنید ممکن است دچار سردرگمی و حتی درک غلط از اصلِ ماجرا شوید؛

از اینکه وقت گذاشتید و نظرتان را به اشتراک گذاشتید متشکرم؛
با سلام 
در خصوص نقد شما به کلیپ امام علی ع زئوس بایستی عرض کنم :
1. صدای فایل صوتی شما بسیار ضعیف است به قدری که صدای گوشی را تا آخر زیاد کرده و گوشی را در گوشم گرفتم باز به سختی صدای شما را میشنیدم 
2. در ماجرای بنی قریظه با هر دینی کشتن 700 مرد اسیر انسانی نیست و گفته های شما تنها توجیه است
3. چرا اصحاب پیامبر و مسلمین با خلفای قبلی انقدر اختلاف نداشتن که منجر به جنگ داخلی گردد آیا به یکباره 50 درصد صحابه و مسلمین مرتد شدن ؟؟؟؟
همین که حاکم نتواند امتش راا متحد کند و کشور بسوی جنگ داخلی برود بی سیاستی محسوب می شود 
4. عمر و عاص در مقابل امام علی ع سلاح دست گرفت و محارب محسوب میشد و جایی برای جوان مردی و گذشت وجود نداشت چطور 700 نفر اسیر کشته شدن را توجیه می کنید ولی نباید عمروعاص کشته میشد 

اگر عمرو عاص کشت شده بود بحث حکمیت به شکست نمیرسید و بنی امیه به خلافت نمیرسید و سرنوشت امام حسن و حسین ع اینگونه نبود چرا وقتی قرار نیست در درک کنیم قصه تعریف می کنیم؟؟؟
حاج آقا اگر قرار است من جوان را آگاه کنید عادلانه
5.اگر برادر امام بجز پول چیز دیگری می خواست که امام فرمودند که من از حق خودم بهتون میدم و ایشان قبول نکرد مگر معاویه بجز پول و جواهر چیزی به عقیل داد 
امام مگر به فقرا کمک نمی کرد خوب چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. 
مگر اسلام  نمی گوید اول خویشاوندان 
پس چرا دروغ
6. منظور زئوس خدماتی که با خلافت می بایست صورت بگیرد را بیان می کند اینکه امام در زمان خلفای قبلی مشاوره میدادند و قضاوت می کردند که بدون خلافت هم انجام میشده 
اختلاف طبقاتی در زمان خلافت امام علی ع ریشه کن نشد و کم نبودن افتد پول دار که حتی برخی با ناعادل ثروت اندوخته بودند و کم نبودند فقرا که فقط در کوفه امام برای آنها غذا می برد ولی فقرای سایر شهرها چه می کردند و با طعام یک شب فقر بر کنار نمی شود. 
7. چرا داستان ها را نصفه بیان می کنید اینکه امام بر سر جانشینی عمر بیان کردند که من شیوه خود را دارم و از روش خلفای اول و دوم پیروی نمی کنم را بیان می کنید ولی فریب خوردن حضرت شب قبل از عمر و عاص را عنوان نمی کنید 
امیدوارم این اظهارنظر برایم مشکل ساز نشود من اعتماد کردم به گفته شما که گفتید سوالات را بپرسید حتی ممنوعه
با سلام 
در خصوص نقد شما به کلیپ امام علی ع زئوس بایستی عرض کنم :
1. صدای فایل صوتی شما بسیار ضعیف است به قدری که صدای گوشی را تا آخر زیاد کرده و گوشی را در گوشم گرفتم باز به سختی صدای شما را میشنیدم 
2. در ماجرای بنی قریظه با هر دینی کشتن 700 مرد اسیر انسانی نیست و گفته های شما تنها توجیه است و کشتن اسیر و گرفتن زنان و اموال آنها هیچگونه توجیهی ندارد
3. چرا اصحاب پیامبر و مسلمین با خلفای قبلی انقدر اختلاف نداشتن که منجر به جنگ داخلی گردد آیا به یکباره 50 درصد صحابه و مسلمین مرتد شدن ؟؟؟؟
همین که حاکم نتواند امتش راا متحد کند و کشور بسوی جنگ داخلی برود بی سیاستی محسوب می شود 
4. عمر و عاص در مقابل امام علی ع سلاح دست گرفت و محارب محسوب میشد و جایی برای جوان مردی و گذشت وجود نداشت چطور 700 نفر اسیر کشته شدن را توجیه می کنید ولی نباید عمروعاص کشته میشد 

اگر عمرو عاص کشت شده بود بحث حکمیت به شکست نمیرسید و بنی امیه به خلافت نمیرسید و سرنوشت امام حسن و حسین ع اینگونه نبود چرا وقتی قرار نیست در درک کنیم قصه تعریف می کنیم؟؟؟
حاج آقا اگر قرار است من جوان را آگاه کنید عادلانه
5.اگر برادر امام بجز پول چیز دیگری می خواست که امام فرمودند که من از حق خودم بهتون میدم و ایشان قبول نکرد مگر معاویه بجز پول و جواهر چیزی به عقیل داد 
امام مگر به فقرا کمک نمی کرد خوب چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. 
مگر اسلام  نمی گوید اول خویشاوندان 
پس چرا دروغ
6. منظور زئوس خدماتی که با خلافت می بایست صورت بگیرد را بیان می کند اینکه امام در زمان خلفای قبلی مشاوره میدادند و قضاوت می کردند که بدون خلافت هم انجام میشده 
اختلاف طبقاتی در زمان خلافت امام علی ع ریشه کن نشد و کم نبودن افتد پول دار که حتی برخی با ناعادل ثروت اندوخته بودند و کم نبودند فقرا که فقط در کوفه امام برای آنها غذا می برد ولی فقرای سایر شهرها چه می کردند و با طعام یک شب فقر بر کنار نمی شود. 
7. چرا داستان ها را نصفه بیان می کنید اینکه امام بر سر جانشینی عمر بیان کردند که من شیوه خود را دارم و از روش خلفای اول و دوم پیروی نمی کنم را بیان می کنید ولی فریب خوردن حضرت شب قبل از عمر و عاص را عنوان نمی کنید 
8. اگر بیشتر بررسی کنید متوقف کردن لکوموتیو توسط مرتاض ها دروغ است و حقیقت ندارد 
امیدوارم این اظهارنظر برایم مشکل ساز نشود من اعتماد کردم به گفته شما که گفتید سوالات را بپرسید حتی ممنوعه
پاسخ:
سلام آقا مهدی [چون بخش نظرات هست مجبورم خیلی خیلی خلاصه بنویسم]
ممنونم که نظرتون رو به اشتراک گذاشتید
۱. در مورد صدای فایل دوستان دیگر هم معترض بودند حق با شماست، گوشیم مشکل داشته و فعلا نمیتونم گوشی عوض کنم، سعی میکنم برای ضبط فایل از گوشی دیگران استفاده کنم. رسماً عذرخواهی می‌کنم...

۲. عرض کردم که این ماجرا یک اتفاق تاریخی هست، و با تحقیقی که انجام دادم می‌تونم بگم این اتفاق تاریخی یک داستان ساختگی هست [نمونه‌های اینجور اتفاقات بسیار زیاد هست...] ، آنهم توسط یک نفر اسیر مسیحی که ادعای اسلام کرده ، و در تاریخ شهرت به دروغگو بودن داره و تازه در 700 سال بعد! [تاکید می‌کنم ان شاء الله اولین فرصت یک مطلب جداگانه برای این ماجرا می‌نویسم، چون وقت میگره و فعلا امکانش نیست] و اگر هم گفتم: این مطلب طبق آئین یهود و طبق قاضی که خودشون خواستن ... قبل این مطلب هم گفتم «اگر صحت این ماجرا را بپذیریم»...

۳. اولاً همیشه نبود جنگ به معنای عدم اختلاف یا کمبود شدت اختلاف نیست، دوماً اونها یکی مثل علی علیه‌السلام رو داشتند که منطقش این بود : جنگ داخلی، خلیفه‌کشی و ... ممنوع، یعنی اگر هم کسی قصد داشت آتش جنگ رو روشن کنه کسی مثل علی مقابلش می‌ایستاد، سوماً گاهی مردم به حرفهای ایشون گوش نمی‌کردند و منجر می‌شد به قتل خلیفه ، خوب این خلیفه کشی ها یعنی جنگ داخلی دیگه، حالا چون خلیفه کشته شد دیگه جنگ ادامه پیدا نمی‌کرد.
اما دروه‌ی خودِ علی علیه‌السلام کی بود؟ معاویه، عمرو عاص و امثال اینها (!) کدامشون با جنگ داخلی مخالفت داشتند؟ کافی بود یک صدایی بشنوند و شروع کنند به بلوا درست کردن، مثل ماجرای پیراهن عثمان، انگشت عثمان و ... 

۴. باید در نظر داشت، عمروعاص بدون سلاح در مقابل امام علی علیه‌السلام حاضر شد و اینکه هدف اسلام کشتن نیست ، اتفاقاً این حرکت ایشون در تاریخ مورد تشویق حتی اهل سنت و برخی مستشرقین شده تا حدی که در زبان علمای عرب به عنوان یک ضرب المثل استفاده می‌شود [اگر سند لازم هست بفرمائید در بخش نظر نمیشه زیاد طولانی نوشت]، ضمناً بنده کشتن 700 نفر اسیر رو اصلا قبول نکردم چه رسد به توجیه(!) ضمن اینکه عمروعاص با اینکارْ خودش رو پیش نزدیکترین رفیقش یعنی معاویه هم ضایع کرد، در طول تاریخ هم با چشم ریشخند و تمسخر به این کارش نگاه می‌کردند و بعد رد می‌شدند، و اینکه همین حرکت ضایع برای پیروی نکردن مردم مسلمان می‌تونست کافی باشه [اگر توضیح لازم بود بفرمائید].
شکی نیست که حکمیت باعث خلیفه شدن معاویه نشد، چراکه عمرو عاص خلاف توافق رفتار کرد و یکی از مفاد توافق این بود که "اگر داوران به تعهد خود عمل نکنند، امت حق دارد از داوری آن‌ها بیزاری جوید" بر همین اساس بعد از سخنان عمروعاص بین طرفین مشاجره اتفاق افتاد و بعد بین طرفداران طرفین و ...
ضمناً ماجرای به حکومت رسیدن بنی‌امیه مربوط به سقیفه بوده نه صفین، همانجاکه به ابوسفیان وعده دادند خلافت را به سمت شما می‌آوریم...
همچنین: مجارای خلافت یک رکن اساسی به اسم مردم دارد، اگر عمروعاص را کشته بودند معاویه نیرنگ دیگری نداشت برای به خلافت رساندن خود!؟
ماجرای امام حسن و حسین علیهما السلام هم فقط به بنی امیه ختم نمی‌شود، مردم از خودشان اختیار دارند، ایمان ضعیف و یا شناخت غلط مردم زمینه شد که سقیفه‌های مختلف در تاریخ شکل بگیرد. [اگر توضیح لازم هست بفرمائید]
۵. امام به فقرا کمک می‌کرد ولی به اندازه‌ای که می‌توانست[مثلا می‌رفت در کارهای منزل کمک می‌کرد یا غذای نهایتاً دو وعده را میداد آنهم نان [همانطور که خودتان هم اشاره کردید] و اگر باغی داشت و میفروخت به فقرا میداد و ... نه اینکه از بیت المال نسبت به یکی اضافه پرداخت کنه]، به عقیل هم همین پیشنهاد را داد ولی چه کنیم که عقیل گفت: مگر سهم تو چقدر از کار من حل می‌کند(!)، عقیل از معاویه حدود 300هزار سکه گرفت و بعد به اقرار عقیل : برادرم دینش را بر من ترجیح داد و معاویه من را بر دینش. یعنی عقیل می‌دانست اینکار دین فروشی است...

۶. در بخش خدمات من نگفتم ریشه‌کنی اختلاف طبقاتی، گفتم "شکست"؛ شکست یعنی اینکه حاکم هم خودش واقعا با اختلاف طبقاتی مخالف باشه و هم پیگیر باشه در درجه‌ی اول بین مسئولینش اختلاف طبقاتی نباشه و در درجه دوم بین مردم ... [که تمام این اتفاقها افتاده] و این یکی از خدماتی بود که با قدرت خلافت باید صورت می‌گرفت و با حکومت پنج‌ساله تا حدودی شکل گرفت. [نمونه لازمه بفرمائید] / اون دو موردی هم که شما از بنده نقل کردید و گفتید بدون خلافت هم میشد بنده هم گفتم که قبل از خلافت ... می‌تونید به متن مراجعه کنید؛

۷. متوجه نشدم کدوم قسمت از نوشته‌هایم مورد نظر شماست (!)

۸. بالفرض قبول، کشیدن سه خودرو با دندان توسط فائزه 1ساله، کشیدن هواپیمای 20 تنی توسط مسلم دارابی، کشیدن تانک36تنی توسط یک ورزشکار دیگر و بسیار از این دست اتفاقها را چه می‌گوئید؟ 

نکته:
اگر ببینم موضوعی مورد نیاز جمعی از مخاطبین هست یقیناً بیشتر براش وقت می‌ذارم؛
اما در بخش نظرات خیلی خیلی باید خلاصه حرف زد.
همچنین، اگر موضوع خاصی مد نظر دارید می‌تونید از طریق بخش نظرات ارسال کنید تا دیگران هم تائید کنند و متوجه بشم که اوناهم میخوان و انجام وظیفه کنم.

متشکرم که اعتماد کردید و مطالب‌تون رو گفتید.

لطفا امکان ویرایش برای پیام های ارسالی بگذارید 

پاسخ:
سلام علیکم
این درخواست حق شماست ولی نمیدونم چطور این امکان ایجاد میشه اما شما میتونید بگید کدوم پیام مد نظرتون هست اگر ارسالی خودتون بود انجام وظیفه می‌کنم.

سلام 
ممنون از اظهار نظرتون 
1. حاج آقا جنگ با بنی قریظه و سرنوشت قوم بنی قریظه انکار نکردنی است ، کافی است بررسی شود درست نیست با وجود این همه سند از گذشته و پذیرفتن همین اسناد توسط بزرگان دین حتی اگر آن اسناد برای 700 سال بعد از واقعه باشد ، عکس این سند در طول این 1400 وجود نداشته مگر اینکه دوستان امروز سند درست کنند که واقعه بنی قریظه هولوکاس هستش 
2.به نکته خوبی اشاره کردید که علی بن ابوطالب با خلافت ابوبکر ، عمر و عثمان مشکلی نداشت و در خلافت به آنها کمک می کرد و ما بعد از 1400 سال لعنت می کنیم خلافی اول و دوم و سوم را ، قبول دارید که امام حسن و امام حسین رو مردم نمی خواستند (به هر علت) ؟
قبول می کنید که جانشینان پیامبر ص همه با دموکراسی به خلافت رسیدند 
3.پیامبر ص و امام علی ع هم مثل انسانهای عصر خودشان بودند و هیچ معجزه ایی نداشتند و این معجزات به این بزرگان بسته شده اند سند اش هم خود قرآن است 
4.شما فرمودید نگه داشتن قطار با چشم این کاملا دروغ است 
5. منظور زئوس از کلیه معجزات که به امام نسبت داده می شود 
فکر می کنم بحث منحرف شده و حوصله سر بر ادامه اش به جایی نمیرسه 
همانطور که شما هم فرمودید خیلی از کتابها رو قبول ندارید ولی چه فایده که هم لباس ها و همکاران عزیز شما این کتابها رو چاپ و منتشر می کنند و بالای منبر بیان می کنند برای فریب خلق ا... 
پاسخ:
سلام آقا مهدی
بابت تاخیر در پاسخ عذرخواهم؛
1. اینکه عده‌ای از بزرگان مسئله‌ای رو پذیرفتند دلیل نمیشه که مجبور باشیم بپذیریم، ما در مسائل شرعی مقلدیم نه همه‌ی مسائل. ضمناً استدلالی که مطرح مردم فقط فاصله‌ی بین اتفاق و راوی نیست، می‌تونید مجدد به متن مراجعه کنید، برای ماجرای بنی‌قریظه عجله نکنید، قول دادم که اولین فرصت یک متن مفصلی ارائه کنم، واقعا سرم شلوغه بزرگوار. اولین فرصت ارائه می‌کنم.

2. کجای متنم نوشتم که علی بن ابی طالب با خلافت ابوبکر ، عمر و عثمان مشکلی نداشت؟!!! [در نظر قبلی‌تان هم یک برداشت غلط از صحبتم داشتید، لطفاً بهتر مطالعه کنید].
اینکه گفتید: "جانشینان پیامبر همه با دموکراسی..." کدوم جانشین؟! کسی که خودش رو تحمیل می‌:نه جانشین هست؟ کسی که با تهدید و تطمیع و ... صاحب صندلی میشه حیله‌گری و دیکتاتوری هست نه دموکراسی.

3. دلیل این حرفتون چیه؟ اینکه فقط ادعا کنیم صحیح نیست.

4. چرا به جواب بنده نسبت به این حرف خودتان که در نظر قبلی نوشته‌ام توجه نمیکنید؟! بالفرض هم این حرف مربوط به مرتاض اشتباه باشد، چند نمونه دیگر آوردم که فیلمش هم هست. که با نام دقیق گفتم که در جستجو سریعتر به مقصد برسید.

5. خوب ایشون اشتباه می‌کنند.

انحراف بحث بخاطر عدم توجه دقیق شما به پاسخ‌هایی که به شما دادم هست، که منجر به تهمت شما به بنده و همینطور درک اشتباه از پاسخها شده؛ 

نمیدونم این حرف "شما ... خیلی از کتابها را قبول ندارید" را از کجای نوشته‌هایم برداشت کردید، ولی بنده اگر هم حرفی میزنم بر اساس سند و مدرک هست؛ همچنین اگر کسی از لباس روحانیت سوء استفاده می‌کند مردم باید هوشیار باشند؛ 

اسلام دین عقل هست و منطق، اگر متوجه منطق اسلام نمی‌شوی از اهلش بپرس، دقیقا مثل زمانی که ماشی، گوشی و یا وسیله‌ات خراب میشه به متخصصش مراجعه می‌کنی...


با سلام و عرض ادب باید بگم که مقایسه یا مثال زدن مرتاضان هندی با امام علی خیلی خنده دار‌ بود اخه مرتاضان هندی که همشون حقه باز و کلک هستن که .اگه اینطوری بود که مرتاضان هندی با چشم و اشاره قطار از حرکت وا دارن .پس امریکا الان به جای اموزش سرباز و ارتش و اینا مرتاض هندی پیاورد میزاشت جای اونا تا موشک هارو هدایت کنن.یا چند تا مرتاض هندی میبردیم مرز های ایران تا داعش نتونه وارد اینجا بشه دیگه نیازی هم نبود که جوونای ما برن کشته شن.اخه این مرتاضان حقه باز و کلک هم شد حرف؟ یعنی شما واقعا خودتون این رو قبول میکنید؟ تو یدونه برنامه های تلویزیونی صدا و سیمای ایران شنیده بودم که در خیبر ۵۰ هزار تن بود که امام علی اون رو کند.این رو ۱۰۰۰ نفر هم نمیتونه تکون بده .یعنی انتظار دارید الان ما باور کنیم که امام علی در خیبر رو کند؟ یا باور کنیم که خانه کعبه شکافته شد دیوارش و مادر امام علی حضرت رو اونجا به دنیا اورد یعنی الان ما این رو قبول کنیم؟
پاسخ:
سلام و عرض ادب خدمت آقا امین
ممنونم که سوالتون رو مطرح کردید.
شما در بخش نظرات هم بگردید می‌بینید که این سوال شما جواب داده شده، اگر هم ماجرای مرتاض هندی کلک باشه یا هرچیز دیگه ، کشیدن سه خودرو با دندان توسط دختری به اسم فائزه، کشیدن هواپیمای 20 تنی توسط مسلم دارابی، کشیدن تانک36تنی توسط یک ورزشکار دیگر و بسیار از این دست اتفاقها را چه می‌گوئید؟


مسئله‌ی مهم: اگر یک موضوع تاریخی مورد تردید ما هست باید سراغ منابع و سندش بریم، نه اینکه بگیم من که باورم نمیشه پس دروغه... این محققانه نیست.
ضمناً از کجا به دست آوردید وزن در خیبر ۵۰هزار تن بود؟!!!!! تاریخ چیز دیگری نوشته. در مورد تعداد نفراتی که نتونستند در رو از جایش تکان بدهند هم همینطور...

قرار نیست هر چی می‌شنویدم باور کنیم یا رد کنیم، مهم این هست که تحقیق کنیم. همین.
با عرض سلام و ادب باید یه نکته دیگه ای عرض کنم گه ابن اسحاق سال ۸۵ هجری(۷۰۰ میلادی)به دنیا اومده و سال ۱۵۰هجری (۷۶۵ میلادی )در گذشته شما ۷۰۰ میلادی رو دید فکر کردید که ۷۰۰ هجری هست که میگید ۷۰۰ سال بعد این ماجرا نگاشته شده.ابن اسحاق اولین و بزرگ ترین و معتبرترین تاریخ نویس اسلام هست که ۸۰ سال بعد پیامبر هست نه ۷۰۰ سال .یعنی ماجرای بنی قریظه ۸۰ سال بعد اون واقعه نگاشته شده نه ۷۰۰ سال.شما ۷۰۰ میلادی رو دیدین فکر کردن هجری هست.یکی دو تا هم به ابن اسحاق تهمت زدین که حرفش رو بی ارزش کنین ولی چی؟ فایده نداره.ما کتاب هایی معتبر تر از ابن اسحاق و طبری نداریم.اصولا اگه این دو تا رو کنار بزاریم دیگه چیزی از تاریخ اسلام نداریم.یدونه هم که تاریخ یعقوبی هست که یه قرون هم نمی ارزه

پاسخ:
سلام مجدد
در مورد ماجرای بنی‌قریظه دوتا چیز مهم بود یکی اینکه آیا از نظر سند معتبر هست یا خیر، که مربوط به علم رجال و درایه میشه، در این زمینه به شخصیت ابن اسحاق اشاره‌ای شد و گفتم اهل مغازله بود[1] ، از خانواده‌ای مسیحی الاصل بوده که اسیر شدند و ادعا کرد مسلمانی کردند[2]، اهل دروغ بود [3] ، اشاره‌ای هم به تاریخ نگارش ماجرا داشتم که این اشاره‌ی آخر صحیح نبود، [لااقل بر اشتباه خودم اصرار ندارم]، چرا حرف‌های دیگر رو مورد توجه قرار نمیدید؟!!!
از تذکر شما متشکرم.
 

[1] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ترجمه و تحقیق محمدرضا تجدد، تهران، امیرکبیر، 1366، صص 156 و 157 و ابن هشام، همان، مقدمه اصغر مهدوی، صص 6-5.

[2] راویان مشترک - نسخه متنی ، حسین عزیزی، پرویز رستگار، یوسف بیات، ص118

[3] خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۱، ص۲۲۳-۲۲۴، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌/ ۱۹۳۰م‌ / یاقوت‌، ادبا، ج۱۸، ص۷- ۸. / خطیب‌ بغدادی‌، احمد، ج۱، ص۲۲۲، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌/ ۱۹۳۰م‌.
سلام 
در خصوص تاریخ ابن اسحاق کاملا آقا امین درست میگن ، حاج آقا قرن 21 هستش عصر ارتباطات و دنیای مجازی متاسفانه مردم این کشور درگیر خرافات و عقاید هستند که مانند گاوپرستان هندوستان حاضرند جان خود را بدهند ولی کسی نگوید که امام علی ع با حکومت ابوبکر و عمر موافق بود و مشکلی نداشت با آنها بیعت کرد و تا چند نسل بعد از ایشان هم امامت و خلافت یکی بود 
ولی خوشبختانه عده ای کمی هم هستند که اهل مطالعه و خرد هستند و دیگر نمی شود با افسانه بافی و خرافات آنها را فریفت 
التماس تفکر 
پاسخ:
سلام
چرا بابت یک مسئله کوچک به مردم کشور توهین می‌کنید؟!
خوبه که طرفدار اهل مطالعه هستید ولی شایسته هست این طرفداری شما حق محور باشه نه دل محور.

ضمناً یک نکته را به یادگار داشته باشید: "همیشه دنبال مسائلی باشید که به کار زندگیتون بیاد، اینکه کسی درب خیبر رو کند یا نکند هیچ تاثیری در زندگی امروز ندارد، آنچه حقانیت افراد را اثبات می‌کند رفتار آنهاست" مواظب باشید فریب نخورید و دنبال نخود سیاه نرید.

*متشکرم که محترمانه سخن می‌گویید.
سلام
حاج آقا ، چرا حرف داخل دهان ما می گذارید من به کسی توهین نکردم و این که نیمی از روزهای سال مردم این کشور عزاداری می کنند و بی مورد توی سر و صورت خود میزنند
ولی در کمک به دیگران ، احترام به حقوق دیگران ، و اخلاق خیلی خیلی عقب هستیم خرافات نیست ، اینکه اعتقاد داریم پیامبر و امامان طی عرض می کردند و دیگر معجزات داشتند چه ارزشی دارد
اینکه به داستان قیامت اعتقاد داشته باشیم ، ولی به حق خود قانع نباشیم و با این اعتقادات عوام فریبی کنیم ، و اینکه عوام فریب می خورند یعنی که درگیر خرافات هستیم
من همیشه میگم کشوری که از قبل از میلاد مسیح تا قرن 11 هجری قمری بیشترین دانشمندان رو داشته هر چیزی که کشف میشد و یا اختراع میشد در این سرزمین بود چه شد که به یکباره چراغ علم در این کشور خاموش شد و کشورهای پیشرفته دنیا در حال دستیابی به پیشرفته ترین درجات علمی هستند ولی ما در این کشور ساعت ها بحث می کنیم که با کدام پا باید وارد مستراح شد .
حاج آقا درست می فرمائید نباید دنبال نخود سیاه رفت و اینکه در خیبر چند کیلو بوده و آیا داستان حقیقت داره یا افسانه است در کل بی ارزش است ولی زمانی ارزش پیدا می کند که دوستان عزیزی مثل حضرتعالی توحش و فرهنگ عقب افتاده عرب جاهلیت را می خواهید پنهان کنید و سالیان سال هست که بر روی  منبر و سخنرانی هایتان این صحبت ها را به خورد مردم می دهید
وقتی آقای رحیم پور ازغدی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی سخنرانی میکند که الگوی زنان ما بایستی فاطمه باشد البته شما هیچگاه نمی توانید به فاطمه برسید فاطمه نگاه به آرد می کرد ، آرد تبدیل به خمیر می شد و به تنور می رفت و تبدیل به نان می شد .
حاج آقا این سخنان چه ارزشی دارد ؟
چه کسی مردم را دنبال نخود سیاه می فرستد ؟
چه کسانی نیاز دارند که مردم دنبال نخود سیاه بروند ؟
اعتقادات شخصی مردم برای چه کسانی ارزش دارد ؟ و چه کسانی از بابت این مسائل شخصی نان می خورند ؟
چرا دراندیشان توسط هم کیشان شما کشته می شوند ؟
و این را از من به یادگار داشته باشید : همیشه با خود بگوئید که دین اسلام و پیامبر و امامان برای مردم و انسانها چه دستاوردهایی داشت ، چه خدمتی به بشریت کردند ؟ در کشورهایی که اعتقادی به این دین ندارند چه مشکلاتی بوجود آمده و نیوتن و ادیسون و ... که کافر بودند چه خدمتی به بشریت کردند .
شما این معجزات و تبلیغاتی که از دین نشان می دهید مطمئناً در زندگیتان به کار می آید از این را کسب درآمد می کنید .
ولی برای اینکه کسی در یک کانال بخواهد مردم را آگاه کند که حتی اگر این افسانه به فرض محال حقیقت داشت هم بی ارزش هستند چون در زندگی امروز ما بی تاثیر هستند ، شما می فرمائید دنبال مسائلی باشید که در زندگیتون ارزش داشته باشد .
بله اگر مردم به فکر حقوق انسانی و مدنی خود باشند و اخلاقیات را رعایت کنند و مطمئناً ارزشمند است و از خرافات نجات پیدا کنند
پاسخ:
سلام
منظورم از توهین این بوده که عقائد مردم رو با خرافات و ... مقایسه کردید، بگذریم برای بگو مگو وقت تلف نکنیم....
سوالات مهم و خوبی در متن ارسالی شما هست ولی جوابش در اینجا (بخش نظرات) امکان نداره چون بسیار طولانی میشه.
ولی یک نکته را فراموش نکنید اسلام دستور اولش علم آموزی و عقل محوری است؛
خیلی از آیات قرآن هم تحلیل وقایع رو به عقل انسان واگذار می‌کنند، بنابراین اینکه عده‌ای با ترفندهای مختلف باعث شدند نسل دانشمند از جامعه‌ی ایرانی برچیده بشه و یا کمرنگ بشه ربطی به اسلام نداره، من منکر وجود معممین منفعت‌طلب نیستم ولی منکر روحانیون دلسوز هم نمیشه بود، **شما منکر وجود روحانیون دلسوز هستید؟!
شما چند بار پای منبر من آمدید که می‌گوئید "مثل حضرتعالی ..."
اما صحیح نیست به مغالطات گروه‌هایی مثل زئوس انقدر تعصب نشان بدهیم، از مغالطه‌ی پههلوان پنبه گرفته تا مغالطات اشتراک لفظ و ... 
اینکه در مورد زندگی معصومین باید به کدام مباحث پرداخت با شما هم عقیده‌ام، همچنین اینکه خیلی در اسلام امروز خرافه وارد شده هم با شما هم عقیده‌ام اما راه چاره چیه؟ حذف اسلام یا بررسی عاقلانه پیشنهادهای اسلام؟ 
اگر در یک مزرعه‌ای گیاه هرز روئید شما کل مزرعه را از بین نمی‌برید بلکه وقت می‌گذارید و گیاهان هرز را می‌چینید؛
رعایت اخلاقیات و به فکر حقوق انسانی و مدنی بودن نیاز به عقل دارد، اسلام هم می‌گوید حتی ایمان تو به الله و فرستادگانش باید بر اساس عقل باشد و تقلید را در این موارد جایز نمی‌داند...
پس تا اینجا احساس می‌کنم هم نظر هستیم.
در تلگرام درخدمتم
@ma_attarieh



حاج آقا عذرخواهی می کنم از شما و تمام دوستانی که این پست رو دنبال می کنند و مطالعه کردند به هیچ عنوان قصد توهین به کسی رو نداشتم ، و ندارم و دوست ندارم که احدی از نوشته های من ناراحت بشه
اگر هم نوشتن من به گونه ایی بوده که اینطور استنباط میشه که به شخصی اهانتی شده من عذرخواهی می کنم .
مطمئناً از مباحثه با حضرتعالی و گوش دادن به پیام صوتی مطالبی آموختم و از این حیث ممنونم
پاسخ:
از هم کلامی با شما خوشحالم.
زندگیتان پر نشاط
سلام 
حاج آقا ببخشید مصدع اوقات شدم :
بعنوان آخرین سوال چون با پیام گفتگو بی فایده است ایکاش میشد حضورا در خدمتتون میبودم ولی متاسفانه امکانش نیست 
1. مطمئنا اگر پدر و مادر من یهودی بودند و در اسرائیل بدنیا آمده بودم ، من یهودی بودم و بدنبال کشتار مسلمانان ، اگر در میانمار بودم با پدر و مادر بودائی،  من هم بودائی بودم و...
پس چرا بایستی به اعتقاداتی که به تصمیم نیاکان ما و موقعیت جغرافیایی ما مربوط میشود تعصب داشته باشیم 
2. چرا اعتقاداتی که برداشت های گوناگونی می شود از آن داشت و باعث بوجود آمدن گروه هایی مثل داعش ، وهابیت ، بهائیت، علویان، شیعه عین عشری، 8 امامی و انواع اهل سنت و ....
و هر کدام با برداشت های خود می توانند فجایع جبران ناپذیری به بشریت برسانند کنار نگذارم و مثل جوامع پیشرفته به انسانیت و اخلاق نپردازیم. 
این برداشت حضرتعالی است که می فرمائید که اسلام دین عقل گرایی است ، تمام برداشت هایی که از دین میشود خود را حق و سایر برداشت ها را باطل می داند و همین برداشت است که بعد از مرگ پیامبر بزرگ است منجر به جنگ و تفرقه میان مسلمان شد .
چه نیازی به وجود اعتقاد به دین است در حالی که در جوامع مذهبی ظلم و استبداد و دیکتاتوری و. .. تجربه شده ولی در جوامع پیشرفته بعد از کنار گذاشتن احکام دینی به حقوق انسانی ، دموکراسی و اخلاقیات رسیدند 
نمونه ظلم و استبداد هم حکومت سرهنگ قزافی ، آل سعود و ... 
پاسخ:
سلام آقا مهدی
با نظر شما موافقم که با بخش نظرات نمیشه گفتگو کرد.
من مشتاقم حضوری باهم گفتگوی دوستانه داشته باشیم، اگر بخاطر مسائل امنیتی میفرمائید امکانش نیست، باید عرض کنم میتونیم به کسی نگیم که قراره در مورد چی صحبت کنیم و یکجا قرار بذاریم و حرف بزنیم.
1. برای همین اسلام معتقده تقلید در ورود به دین و ... ممنوعه و باید الزاماً از عقل و تحقیق استفاده بشه؛ بحمدلله چون در خانواده‌ای آزاد رشد کردم امکان حضور در گروه‌های مختلف فکری و اعتقادی برام فراهم بود و الان هم می‌بینید که بدون تعصب حرف میزنم، کسی که متعصب باشه با عصبانیت و بدون منطق حرف میزنه ولی بنده برای تمام حرفهام دارم سند و مدرک ارائه می‌:نم و هیچ جای متنها و صوتهای من شما بوی عصبانیت و .. نمی‌تونید پیدا کنید.
2. منظور شما از انسانیت دقیقاً چیه؟ جوامع پیشرفته در صنعت واقعا در انسانیت هم پیشرفته هستند؟
ضمناً با یک جستجوی ساده در سایتهای غربی خصوصاً آمریکا شما می‌تونید سازنده‌ی گروه‌های داعش، وهابیت، بهائیت و ... را پیدا کنید و بعد با در کنار هم قرار دادن اینها می‌تونید قضاوت کنید کدومش حق و کدوم ناحقه...
اینکه معتقدم اسلام دین عقل‌گرائی هست ، تحلیل شخصی نیست، بلکه اطلاعاتی هست که از قرآن و حدیث به دست یک محقق میده، اینهمه آیات اینهمه روایات در مورد عقل و جایزه‌ای که برای اندیشه گذاشتند همه رو ندید نگیریم. [مثلا در تاریخ هست که بیشترین عبادت ابوذر تفکر بوده، یا اینکه اگر کسی ساعتی رو به تفکر بگذرونه بیشتر از هفتاد سال عبادته] به هرحال این موضوع قابل انکار نیست و اگر کسی منکرش هست باید دلیل بیاره، خواستن دلیل تقاضای زیادیه؟!

دین یعنی شیوه‌ی زندگی، این تعریف رو در کتابهای انسانگرایانی همچون سیدنی م. جوراد، تد لاندسمن و ... میشه مطالعه کنید، واقعا شما زندگی بدون شیوه رو قبول دارید؟
و اینکه گفتید در جوامع مذهبی ظلم و ... اول بیائید ثابت کنید این جوامع واقعا مذهبی هست، ما در جهان کنونی هیچ، جامعه‌ی مذهبی نداریم، حتی جامعه‌ی ایران هم مذهبی نیست، جامعه‌ای که در اون دزدی و کلاه برداری و ... هست این جامعه برخلاف گفته‌ی اسلام هست، امام صادق علیه‌السلام: «لا تغتروا بصلاتهم و لا بصیامهم، فانّ الرجل رُبّما لَهج بصلاة و الصوم حتّی لو ترکه استوحَشَ، و لکن اختبروهم عند صدقَ الحدیث و اداء الامانة"»
ترجمه: «فریب نماز و روزه‌ی مردم را نخورید، زیرا چه بسا آدمی چنان به نماز و روزه عادت کند که اگر آنها را ترک گوید، احساس ترس کند، بلکه آنها را به راستگویی و امانت داری بیازمایید».
این دقیقا همون چیزیه که شما می‌فرمائید، پس دین چیز دیگه میگه و مردم چیز دیگه هستند، خیلی‌ها توهم دینداری دارند، بگذریم نمیخوام دردِ دل بازگو کنم.

نمونه‌هایی هم که آوردید قزافی و آل سعود که دیگه حکومتشون هم اسلامی نیست، برای اینکه به اون تمدن واقعی اسلامی برسیم 
- یک حرکت انقلابی نیازه که در سال 57 به نقطه‌ی مهمش رسید و باید ادامه پیدا کنه...
- مرحله بعد تشکیل نظام اسلامی هست که هنوز کامل نشده [البته بخاطر کمکاری]
- تشکیل دولت اسلامی که هنوز انجام نشده
- تشکیل جامعه‌ی اسلامی هست که تحقق پیدا نکرده
- ساخت امت اسلامی، یعنی این توقع بیجائی هست ما دنبال دولت و جامعه‌ی اسلامی باشیم ولی از خودمون شروع نکنیم.

به هر حال اگر تمدن اسلامی شکل بگیره دانشمندانی همچون زکریا رازی، بوعلی، ابوریحان بیرونی، شیخ بهائی و ... دوباره روی کار میان.
و الا همین مفلوکی که هستیم خواهیم بود.
اما اون چیزی که شما دموکراسی و ... اسم گذاشتید هم قابل گفتگو هست، آزادی یعنی چی؟ یعنی اینکه هرکاری دلم خواست بتونم انجام بدم! یا اینکه هرکاری باعث پیشرفتم هست آزاد باشم انجام بدم؟
همون کسانی که ادعا میکنن حقوق انسانی براشون مهمه برای انسانیت چیکار کردند؟! بمب اتم، فروش بیش از حد سلاح به مردم درحال جنگ، ایجاد تشنج و جنگ، از بین بردن حقوق مردم، مگر همینها نبودند که داروهای مهم رو تحریم کردند و بیماران رو دچار چالش کردند؟! [کافیه مباحث کمپین تحریم دارو علیه ایران رو جستجو کنید] و خیلی تحریمهای دیگه که فقط جنبه‌ی سیاسی دارند؛
نوع تقسیم نفت ایران [که به عنوان پست مستقل در وبلاگ گذاشتم] در دوران مصدق بین انگلیس و آمریکا و بسیاری از این رعایت حقوق به اصطلاح انسانی برای دروغ بودن شعار این جوامع کافی هست.

اگر تمایل داشتید در این زمینه هم گفتگو می‌کنیم ولی به فرمایش شما این فضا [نظرات] برای گفتگو مناسب نیست.
آی دی تلگرام بنده: Ma_attarieh
شماره موبایل بنده هم در بخش رزومه هست.
موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی