متآسفانه در قرآن آیاتی وجود دارد که رسماً به دیگران فحاشی می کند، در ادامه این آیات را می بینید...
متن فوق، تهمت یا شیطنتی هست که برخی افراد برای گمراه کردن مردم بکار می برند...
" فحاشی و ناسزاهای [...] در قرآن
۱. در دلهایشان مرضی است و الله بر مرضشان افزود (بقره - ۱۰)
۲. اینها همان ابلهانند ولی نمی دانند (بقره - ۱۳)
۳. الله تمسخرشان می کند (بقره - ۱۵)
۴. بصورت بوزینه هایی طرد شده درآیید (بقره - ۶۵)
۵. و نادانان گفتند چرا الله با ما سخن نمی گوید (بقره - ۱۱۸)
۶. مثل کافران مثل حیوانی است که ... (بقره - ۱۷۱)
۷. خدایشان لعنت کرد و بعضی را بوزینه و خوک (مائده - ۶۰)
۸. به شکل میمون هایی طرد شده درآیید (اعراف - ۱۶۶)
۹. او به سگی ماند... به عوعو زبان کشد (اعراف - ۱۷۶)
۱۰ . آنان چون چارپایانند (اعراف ۱۷۹)
۱۱. مشرکان نجسند (توبه - ۲۸)
۱۲. همچون چارپایانند بلکه گمراه تر! (فرقان - ۴۴)
۱۳. مانند خران وحشی که از شیر میگریزند (مدثر ۴۰-۵۰-۵۱)
۱۴. همچون خری است که کتابهایی را حمل کند (جمعه - ۵)
۱۵. زنا زاده است (قلم - ۱۳)
۱۶. تف بر شما برآنچه غیر الله میپرستید (انبیا - ۶۷)
۱۷. بدترین جانورانداین کران و لالان هستند (انفال - ۲۲)
۱۸. همچون چارپایان میخورند و دوزخ جایگاه انهاست (محمد - ۱۲)"
پاسخ:
1. فرهنگ گفتار قرآن بر مبنای ادب و رعایت حرمتهاست تا جایى که خود را بهترین سخنان دانسته و از دشنام و ناسزا حتى در سخن با کفار و مشرکان نهی کرده و به مؤمنان دستور داده زیبا سخن بگویند.
2. موارد متن شبهه، فحش یا ناسزا نیست! بلکه تشریح حال، صفات یا تشبیه رفتار واقعی اشخاص است. اگر بیان صفتی ناخوشایند است، بدلیل پلیدی آن رفتار است و عیبی برای همان فرد محسوب می شود نه بیان کننده مطلب!
3. از شگفتیها و اعجاز قرآن، عفت و ادب است؛ تاجایی که حتی عشق آتشین زلیخا به یوسف را به طرز شگفتی بدون چشم پوشی از جزئیات، با اخلاق و عفت تمام بیان کرده است. نویسنده با شیطنت، تندترین و بی ادبانه ترین معادلها را در ترجمه آورده، اما عموما ترجمه های پسندیده تری دارند!
4. آیه 10 سوره بقره، نفاق را یک بیماری روحی دانسته و آیه 13 منافقانی که مومنان را بی خرد خوانده اند را معرفی و حال حقیقی آنها را بیان کرده است.
5. آیه 14 سوره بقره در مقدمه آیه 15 از منافقانی گفته که در خلوت مومنان را تمسخر می کنند و آیه 15 می گوید نمی دانند که خدا طرف حساب آنهاست و او پاسخشان را می دهد.
6. آیه ۶۵ سوره بقره از عقوبت سرکشان بنی اسرائیل و مسخ و تبدیل آنها به میمون می گوید. آیه 118 جهل کافرانی را بیان نموده که برای ایمان آوردن، شرط سخن گفتن خدا را گذاشتند.
7. آیه 171 سوره بقره آنهایی را چون حیوانات دانسته که در برابر دعوت حق بی تفاوتند، زیرا توان بهره از قوه تشخیص ندارند. آیه 60 مائده و 166 اعراف نیز همان ماجرای مسخ سرکشان بنی اسرائیل به میمون و خوک را تشریح کرده اند.
8. آیه 176 سوره اعراف وصف دنیاپرستی افراد رویگردان از حق است که نشانه های آشکار را انکار کرده و مانند سگان تشنه، عطش دنیا دارند. شخص مورد مثال آیه را بلعم باعورا دانسته اند. آیه 179 اعراف غافلان را از حیوانات بدتر دانسته، زیرا حتی به اندازه حیوانات از ابزار تشخیصی که خدا عطا کرده بهره نمی برند.
9. منظور از نجس در آیه 28 سوره توبه، پلیدی و خباثت روحی مشرکان است؛ زیرا عقاید شرک آمیز، ترک عبادت خدا و عناد در برابر حق، فکر و روح آنها را آلوده کرده است. مقدمه آیه ۴۴ فرقان آیه ۴3 است و روشن کرده آنان که هوای نفسشان را معبود قرار داده اند، مانند چهارپایان از درک حقایق ناتوانند.
10. آیات ۵0 و ۵1 سوره مدثر حال حقیقی و رویگردانی عجیب مشرکان از مواجهه با آیات خدا را تشبیه کرده است. آیه ۵ سوره جمعه علمای یهود که تورات را می دانند اما عمل نمی کنند را به درازگوش حامل کتاب تشبیه کرده، زیرا الاغ مشهور به حماقت است و از آنچه حمل می کند، بهره ای نمی برد.
11. آیات 8 تا 16 سوره قلم به تشریح صفات تکذیب کنندگان پیامبر(ص) پرداخته و آیه 13 اشاره مستقیمی به صفت واقعی یکی از مشرکان دارد. آیه ۶7 سوره انبیاء سخن حضرت ابراهیم است؛ ایشان اینگونه بیزاری خود از کارهای مشرکان را اعلام و پابرجایی بر عقیده اش را بیان نموده است.
12. آیه 22 سوره انفال وصف طایفه "بنى عبدالدار" است که خودشان مىگفتند ما نسبت به آنچه محمد (ص) آورده کر و کوریم. آیه 12سوره محمد(ص) خوردن کفّار را به چهارپایان تشبیه کرده زیرا مانند چهارپایان غافلند، تمام همّتشان غذاست و به حلال و حرام توجه ندارند.