بینهایت وجود ندارد! بررسی کلیپ180 زئوس+کلیپ
ضمن تشکر از فعالیت گروه زحمتکش زئوس، بابت کمک شایانی که به اندیشیدن می کنید...
پاسخ به اشکال موجود در کلیپ، به دو صورت ساده و تخصصی در ادامۀ مطلب هست...
جواب خلاصه و ساده:
حکایت استدلال در این کلیپ مثل حکایت استدلال در کتابهای منطق دبیرستانی هست که می گفت:
در باز است ، باز پرنده هست، پس در پرنده هست
که دو کلمۀ "باز" درسته شبیه به هم هستند ولی هم معنا نیستند، کلمۀ "بینهایت" هم دقیقا همینطوره، شاید بینهایت در علوم مختلف شکل نوشتنشون یکی باشه اما هر علمی تعریف خاص خودشو داره؛
به این میگن مغالطه...
بینهایت در ریاضی یعنی شمارشش سخت است
بینهایت در فیزیک یعنی تجزیه و تحلیلش سخت است
بینهایت در فلسفه یعنی ازلی هست [ازلی یعنی چی در پاسخ تفصیلی اومده، دوست داشتی بخون سوال داشتی بپرس]
و فقط در فلسفه هست ک بینهایت معنای واقعی دارد و در دو علم قبلی مفهوم مجازی و امانتی دارد، اینکه یک کلمه رو از علوم دیگه قرض بگیری بیاری در علم فلسفه بعد سوء استفاده کنی دور از انصافه زئوس...
و در آخر ، اینکه خدا بینهایت است ربطی ب تسلسل ندارد چون تسلسل مفهوم جداگانه ای هست... [که تسلسل یعنی چی هم در پاسخ تفصیلی اومده، دوست داشتی بخون سوال داشتی بپرس]
جواب تفصیلی:
در این کلیپ چند مغالطه به کار رفته که به ترتیب به اونها می پردازیم:
بخشی از متـــــــن کلیپ:
مغالطۀ اول:
مقدمۀ اول:
بی نهایت یک مفهوم ذهنی هست که در ریاضی و فیزیک و فلسفه و همه جا ازش استفاده میشه.
در فیزیک بی نهایت واقعی وجود نداره یعنی طبق اندازه گیری یه حدودی رو که خارج از نهایت دقت آزمایش باشه اون دیگه بی نهایت محسوب میشه... بی نهایت در فیزیک نشان از عدم دقت در اندازه گیری هست...
پس بی نهایت در دنیای واقعی وجود نداره...
می دونید که در دنیای واقعی اعداد ریاضی واقعا وجود ندارند اما اگر در داخل خود ریاضی اعداد رو واقعا عدد بدونیم اونوقت بی نهایت حتی عدد هم محسوب نمیشه، آخ، یعنی بی نهایت بیچاره حتی در داخل مفاهیم ریاضی هم وجود نداره... بینهایت اصلا عدد نیست که بتونه به عنوان تعداد یک مجموعه به حساب بیاد...
در فلسفه هم بینهایت استفاده میشه...
مقدمۀ دوم:
وقتی در فلسفه میگن "تسلسل باطل است" یعنی بینهایت وجود ندارد!
اما وقتی میگن چیزی ازلیست یعنی دارند در مفهوم بینهایت اشتباه میکنند
چیزی ازلیست یعنی چی؟
یعنی هرچی در زمان به عقب بریم بوده باشه
یعنی بینهایت زمان قبل بوده باشه
نتیجه:
خدا از هر نظر بینهایت است
خدا خودِ بینهایت است
این دقیقاً به این معناست که خدا وجود ندارد.
وقتی خالقیت و توانا بودن بینهایت شد یعنی دیگر وجود ندارد...
****
پاسخ:
کَلَک اول: سوء استفاده از مشترک لفظی؛
مثال اول:
کلمۀ "شیر" ، اگر در فضای ساختمانی بکار برده بشه یعنی شیر آب ، اگر در فضای زیستی بکار برده بشه یعنی شیر درنده و اگر در فضای خوردنی ها گفته بشه یعنی شیر خوراکی
پس اگر توی جنگل کسی یکدفعه داد زد و گفت: "شیر، شیر" منظورش یقیناً شیر خوردنی نیست، و همینطور یقینا منظورش شیر آب نیست.
مثال دوم:
کلمۀ دوش (دوش حمام) و دوش (دیشب) هر دو شبیه به هم هستند ولی از نظر معنا آسمون تا زمین با هم فرق دارند....
مثال سوم:
جبر در لغت به معنای جبران هست و در طبابت به معنای شکسته بند، در ادبیات روزمره به معنای مجبور کردن
جبر در اصطلاح ریاضی به نوعی محاسبه که در آن به جای اعداد از حروف استفاده می شود | در روان شناسی در مقابل اخیار | در فلسفه به معنای حتمیت و ضرورت هست...
پس اولا این بینهایتی که در کلیپ ازش صحبت شده مربوط به ریاضی هست نه علمی دیگه... [لینک]
از این مدل مثالها خیلی زیاده که بحث رو طولانی می کنه پس بگذریم....
خلاصه ، وقتی اسم یک علم عوض میشه یعنی هم موضوعش و هم مسائلش و هم مفاهیمش با هم فرق دارند، پس نمیشه از یک مفهوم در تمام علوم استفاده کرد و اگر این اتفاق افتاد خود به خود دچار غلط میشه چون ربطی به هم ندارند...
موضوع علم ریاضی: مطالعات هندسه (اندازه گیری) هست [لینک]
موضوع علم فیزیک: مطالعات خواص طبیعت هست [لینک]
موضوع علم فلسفه: وجود (هستی شناسی) هست [لینک]
بحث از وجود خدا مربوط به فلسفه هست پس استفاده از الفاظ فیزیک، ریاضی یا هر علم دیگه در فلسفه غلطه، غلطه یعنی غلطه دیگه...
کَلَک دوم: ارائۀ تعریف غلط از مفاهیم
نمیدونم این رو که "تسلسل باطل است یعنی بینهایت وجود ندارد!" از کجا گفتید چون هیچ وقت در جایی چنین چیزی گفته نشده اتفاقا برعکس هم گفته شده... [لینک]
تسلسل یعنی سلسله متحرکات به محرک غیر متحرک منتهى نشود... [1] پس اگر این سلسله به محرک غیر متحرک منتهى نشود باید ابعاد بىنهایت وجود داشته باشد [که بر خلاف تعریف شما می شود]
مثلا: چند نفر می خواهند وارد اتاق شوند و هر کدام [به دیگری] می گویند تا شما داخل نشوید من نمی روم ... این یعنی تسلسل.
پس این تعریفی که شما از تسلسل ارائه کردید ساختۀ خودتان بوده نه تعریف فلاسفه از تسلسل....
کَلَک سوم: ارائۀ تعریف غلط از مفهوم ازلی و زمانیات
ازلی بودن خدا یعنی اینکه تقدم خداوند نوعى دیگر از تقدم است و اصلا منحصر در زمان نیست [2] نه اینکه "هرچه زمان را به عقب برویم بوده" اونطور که در کلیپ گفته شد...
ضمن اینکه زمان یکی از مخلوقات هست و خالق در مخلوق نمیگنجه (باید در مباحث فلسفی کامل توضیح داده بشه نه اینجا)
کَلَک چهارم: استفاده از تصویر و نام و متن دانشمندان غیر اسلامی برای اثبات مدعای اسلامی!
در کمال تعجب دیده میشه که از دانشمندان غربی و ... اسم میبره و متنش رو میاره بعد میگه دیدید همه غلط گفتند پس خدایی که اسلام میگه وجود نداره!!!!
و در انتها نتیجه گیری میکنه : وقتی خدا معنا نداره دیگه خیر و شر ، تقرب و نزدیکی، شیطان و جبرئیل، گناه و عبادت فرقی براش نداره
و بعد میگه : البته زمانی اینها معنا داره که خدا بینهایت نباشه و اگر بینهایت نباشه خدا نیست ...
جالبه که در این نتیجه گیری خودش یه جورایی ثابت کرده که باید ازلیت رو پذیرفت...
گروه زئوس مخاطبتون رو چی فرض کردید!!! نه، واقعاً!!!!
لینک کوتاه : yon.ir/OWIV
پانوشت:
[1]. مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج11، ص: 170
نظر مشروح رو ان شا الله تلگرام خدمتتون می فرستم ممنون