پاسخ به کلیپ 212 زئوس+ بخشی از ویدئو
از دیدن کلیپ 212 زئوس هم خوشحال شدم و هم ناراحت و سعی کردم پاسخ کوتاهی به کلیپ بدم...
خوشحال شدم چون دیدم به پاسخی که به ایشان دادم توجه کردند و این یعنی آغاز یک دوستی علمی...
خوبه که در این کلیپ از فن تمسخر استفاده نکردید، چون در کلیپهایی از شما دیده بودم که پاسخ افراد رو با تمسخر داده بودید، البته جوابهایی که داده بودند خیلی جالب نبود و خود به خود خندهآور بود ولی در قانون انسانیت و مباحث علمی مسخره کردن چیز خوبی نیست... پیشنهاد میکنم هرگز از این صنعت در بحث استفاده نکنید و در صورت امکان در کلیپهای قبلیتون هم تجدید نظر کنید.
اما ناراحت شدم از اینکه جوابشان منطقی و محکم نبود.
گروه زئوس، یک تقاضا دارم، لطفا کمی در مورد گروه خودتون توضیح بدید تا بدونیم کی هستید و تحصیلات شما و تخصصتون چقدره؛
البته ممکنه از جونتون بترسید که باید بگم: "اگر معتقدید که کار شما درسته دیگه ترس نداره! کشته شدن در راه حفظ آرمانهای خودتون و روشنگری براتون باید افتخار باشه"...
به هر حال این آی دی من در تلگرام:
@attarieh
*اما بحث اصلی:
حرف زئوس در کلیپ 212:
"دوستی ادعا کرده بود که مفهوم بینهایت در ریاضی و فیزیک و فلسفه کاملا فرق میکنه، إإإ خوب بیاد بگم خیر اینطور نیست، اگر واقعا اینطوریه، اگر بینهایت فلسفه ربطی به بینهایت ریاضی نداره چرا یک کلمه دیگه براش انتخاب نمیکنند!کمبود کلمه که نداریم ، کلمات بار معنایی دارند و..."
پاسخ بنده:
مهمترین جمله در هاین کلیپ به نظرم همین جمله بود " چرا یک کلمه دیگه براش انتخاب نمیکنند!کمبود کلمه که نداریم ".
مجبورم کمی تخصصی این ماجرا رو توضیح بدم او انتظار دارم دوستان گروه زئوس صادقانه با این حرفها برخورد کنند.
یکی از حالات لفظ "اشتراک لفظی" هست، در مقابل اشتراک لفظی "مترادف" قرار داره؛
اشتراک لفظی یعنی لفظ یکی هست ولی معناهای مختلفی داره، چند مثال:
در کلمات روزمره:
"شیر" در فارسی که هم به حیوان جنگلی، هم به شیر آب، هم به شیر خوراکی گفته میشه؛
"عین" در عربی که هم به جاسوس، هم به چشمه، هم به چشم، هم به طلا، هم به نقره و هم به کلی معنای دیگه گفته میشه
در کلمات علمی:
"قیاس" که هم در اصول و هم در منطق بکار میرود ولی از نظر معنا با هم متفاوتند.
"جبر" که در فقه و کلام گفته میشه ولی معناش با هم فرق دارد
"دیسک" که هم در پزشکی و هم در فنآوری اطلاعات هست ولی معناشون اصلا شبیه به هم نیست.
*حالا یک سوال ممکنه پیش بیاد که "علت پیدایش اشتراک لفظی چیه؟":
برای ریشه اشتراک لفظى دلائل مختلفی مطرح شده که دوتا رو به صورت خلاصه عرض میکنم:
1- نحوه زندگى و نوع استفاده از الفاظ و محاوره
2- بکاربردن بیش از حد بعضى از الفاظ در معناى مجازى
پس مشترک لفظی وجود داره و صرف اینکه بگیم مگه کلمه کم داشتن دلیل نمیشه مشترک لفظی رو ندیده بگیریم.
*سوال مهم دیگه اینکه "چطور باید متوجه بشیم منظور گوینده کدام معنا هست؟"
خیلی ساده هست، با قرینه، راحت میشه متوجه شد، مثلا وقتی یک عده میگن "فلان تیم شیره" اینجا متوجه میشیم منظورشون قدرتمند بودنه... (اصطلاحا به این قرینه میگن قرینه صارفه)
حالا اگر لفظ مشترک، در یک علم خاصی مطرح بشه معلوم میشه معنای این لفظ معنای همون علم باید باشه مثلا یک پزشک که گرم صحبت پزشکی هست و از دیسک حرف میزنه دیگه دیسک فنآوری اطلاعاتی توی ذهن مخاطب نمیاد. (اصطلاحا به این قرینه میگن قرینه حالیه)
قرینهها انواع مختلفی دارند این فقط دو نمونه بود...
***
اما اینکه گفتید شعر که نیست بحث علمیه، استعاره در شعر کاربرد داره و ...
باید بگم این کلام شما ربطی به اشتراک لفظی نداره
در استعاره بنابر یکی از علائق مطرح شده در ادبیات یک لفظ غرض گرفته میشه و نهایتا مشبه به حذف میشه
در اشتراک لفظی دو لفظ ماهیةً با هم فرق دارند فقط شکلشان شبیه به هم هست و اصلا چیزی حذف نشده
امیدوارم صادقانه به این مطلب توجه کنید....
***
احساس میکنم برای یک پست وبلاگی همین قدر توضیح هم زیاد بوده پس برای بهتر متوجه شدن بحث اشتراک لفظی خوبه به کتابهای اصول فقه مراجعه کنید، یک کتاب با متن ساده و تقریبا کامل در این زمینه "نهایة الوصول ( شرح کفایة الأصول )، ج1، ص: 299" هست.
تحت عنوان کَلَک اول: سوء استفاده از مشترک لفظی؛
در این پست "توضیح کوتاه پیرامون مغالطه اشتراک لفظ" هم مطالبی هست.