کاش بر لب جوی گذر عشق نبینیم
تصویر این پست را در ذهن خود بسازید
شاید تصور کنید حرفهایی که در ادامه مینویسم دخترانه است، البته حق میدهم چون رسانه برای ما ترسیم کرده که حرفهای عاشقانه مخصوص دختران آن هم در دوره عنفوان جوانی است...
اما نه، حرف من کاملا مردانه است ولی از دل...
هر کسی یکبار حق عاشق شدن دارد چقدر خوبه که برای این فرصت مهم زندگیش یک برنامه مناسب داشته باشد تا حکایت عشق بازیاش حکایت اون علافی که کنار جوی نشسته و سنگ در آب میاندازه و مجوهای زودگذر رو میشماره نشه.
خوبه که طوری قطعات زندگیمون رو تنظیم کنیم که بر محور عشق باشه نه اینکه عشق رو در پستو بندازیم و یک شیاد رو بجای عشق جاساز کنیم...
کاش از عشق در بیهودگیهای زندگی استفاده نشه.
مقدار انسانیت هر کسی به اندازه عشقش هست، و ارزش هرکسی به معشوقش...
خیالتون رو راحت کنم، کلا یک نوع عشق بیشتر نداریم، الهی، عشق شیطانی دغل بازی هست.
عشق سرمایهی آدمیته، اگر اشتباه سرمایهگذاری کنیم از لذت خبری نیست...
یک سرمایه اولیه به ما دادند گفتند یا حفظش کن یا زیادش کن؛ چون قراره بریم تفریح، هرکسی هم به خرج خودش، اگر سرمایه از دست رفت تفریح هم میره...
پس برای این سرمایه یک برنامه درست بنویسیم.