ماموریت در دیار خورشید

سلام به همه‌ی عزیزان؛ چند روزی به دیار مردم مظلوم بان‌زرده‌ی بابایادگار که به قولی متعصب‌ترین افرادِ اهل‌حق آنجا جمع‌اند، روستایی که در یک روز بیش از 250 شهید تقدیم اسلام نمود و ... رفته بودم، قصد دارم مشاهدات شخصی‌ام پیرامون اعتقادات این تفکر را در ادامه به عرض برسانم...

با یک خاطره شروع می‌کنم: امسال قصد داشتم برای ایام محرم به یک اردوی جهادی بروم، در کانال طلاب جهادی گشتم و یک گروه مربوط به این موضوع پیدا کردم، برای مسئول گروه پیام فرستادم که اعلام آمادگی کنم، بعد از مدتی بالاخره زمینه‌ی سفر فراهم شد، به کرمانشاه اعزام شدیم، به لطف خدا روستای بان‌زرده قسمت من شد، در منزل یکی از اهالی مستقر شدم، و یک دهه اسباب زحمت را فراهم کردم، از آنجا که این روستا دارای دو زیارتگاه معروف اهل حق هست، تعصب این مردم نسبت به این تفکر بیشتر و محکمتر می‌باشد، خلاصه‌ی کلام، این دهه زمینه‌ای شد تا از نزدیک با تفکر مردم اهل حق آشنا شوم؛

آنچه معروف است می‌گویند: اهل حق علی‌اللهی هستند و نجس!!! 

اما برای صدور حکم نجاست یک مسئله نیاز است، عدم اعتقاد به توحید و نبوت و معاد، آنها به هر سه مورد بصورت واقعی معتقد هستند، یعنی الله و خدای یکتا را خدای خود می‌دانند، حضرت محمد ص را آخرین پیامبر الهی و معتقدند هر کسی باید روز قیامت در مقابل خداوند نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد که این یعنی اعتقاد به معاد؛ در مورد امامان علیهم السلام هم معتقدند اولین امام علی ع دومین امام حسن ع و سومین امام حسین ع که در کربلا شهید شد و نه فرزند از نسل او امام که نهایتا به مهدی صاحب الزمان ختم می‌‌شود.

خوب مشکل کجاست؟ 

اینها به جای نماز متداول معتقد به نیاز و سبک و زمان روزه‌داری شان نیز متفاوت می‌باشد، که طبق نظر تمام مراجع این اعتقاد تنها منجر به فعل حرام می‌شود نه نجاست و کفر کسی!

نتیجه:

اهل حق علی را الله نمی‌دانند، شاید کلمه‌ی شاه را خدا معنا کنند اما منظورشان از کلمه‌ی خدا یعنی خداوندگاری دقیقاً همان عبارتی که استاد مطهری در ترجمه ربوبیت از حدیث امام صادق ع (العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة) بیان کرده، پس منظور اینها از علی خدا است، نه اینکه علی الله است، این را بنده از زبان افراد مختلف شنیدم و بعضی از سخنان را هم ضبط نمودم...

اگر سوالی دارید در بخش نظرات مطرح نمائید.

عزیزان؛ در قضاوتهای خود دقت کنیم، اگر از اعتقاد کسی تعجب کردیم، خودمان در موردش حکم ندهیم، حتما از خودشان بپرسیم منظورت چیست...